363
صافي در شرح کافي ج1

باب هفدهم

اصل:بَابُ النَّوَادِرِ

شرح: اين باب، احاديث خوشْ آينده متفرّقه است كه نسبتى به «كتاب عقل» دارد.
در اين باب، پانزده حديث است.

[حديث] اوّل

۰.اصل: [عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ رَفَعَهُ، قَالَ: ]كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام يَقُولُ :«رَوِّحُوا أَنْفُسَكُمْ بِبَدِيعِ الْحِكْمَةِ؛ فَإِنَّهَا تَكِلُّ كَمَا تَكِلُّ الْأَبْدَانُ».

شرح: بود امير المؤمنين عليه السلام كه مى گفت كه: راحت فرماييد روح هاى خود را به حديث تازه، از جمله آنچه منقول است از حكما كه ائمّه حق اند؛ چه روح ها مانده مى شوند از كارهاى دور و دراز، چنانچه بدن ها مانده مى شوند از كارها.

[حديث] دوم

۰.اصل: [عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ نُوحِ بْنِ شُعَيْبٍ النَّيْسَابُورِيِّ، عَنْ عُبَيْدِ اللّه ِ بْنِ عَبْدِ اللّه ِ الدِّهْقَانِ، عَنْ دُرُسْتَ بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ، عَنْ عُرْوَةَ بْنِ أَخِي شُعَيْبٍ الْعَقَرْقُوفِيِّ، عَنْ شُعَيْبٍ، عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام يَقُولُ:]«كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام يَقُولُ: يَا طَالِبَ الْعِلْمِ، إِنَّ الْعِلْمَ ذُو فَضَائِلَ كَثِيرَةٍ؛ فَرَأْسُهُ التَّوَاضُعُ، وَعَيْنُهُ الْبَرَاءَةُ مِنَ الْحَسَدِ، وَأُذْنُهُ الْفَهْمُ، وَلِسَانُهُ الصِّدْقُ، وَحِفْظُهُ الْفَحْصُ، وَقَلْبُهُ حُسْنُ النِّيَّةِ، وَعَقْلُهُ مَعْرِفَةُ الْأَشْيَاءِ وَالْأُمُورِ، وَيَدُهُ الرَّحْمَةُ، وَرِجْلُهُ زِيَارَةُ الْعُلَمَاءِ ، وَهِمَّتُهُ السَّلَامَةُ.


صافي در شرح کافي ج1
362

شرح: تفسير اين آيات مى آيد در «كِتَابُ الْاءِيمَانِ وَالْكُفْرِ» در حديث اوّلِ باب هفدهم كه بى عنوان و مقدّم است بر «بَابٌ فِي أَنَّ الْاءِيمَانَ مَبْثُوثٌ بِجَوَارِحِ الْبَدَنِ كُلِّهَا» و بنا بر آن مى گوييم كه: ضمير هُمْ در دوم، راجع به مجموعِ مرجعِ ضمير فَكُبْكِبُوا و غَاوُونَ است.
قَوْم، عبارت از قوم محمّد صلى الله عليه و آله است كه قريش يا اصحاب يا امّت اجابت اند.
الوَصْف: شناختن حال چيزى.
العَدْل: توسّط ميان افراط و تفريط؛ و مراد اين جا، محكمات كتاب الهى است؛ چه آن در هر امّتى ميزانِ عدل است كه هر عملى و هر حُكمى را به آن بايد سنجيد.
بِأَلْسِنَتِهمْ نعتِ عَدْلاً است و اشارت است به اين كه آن عدل، قرآن است.
يعنى: روايت است از امام محمّد باقر عليه السلام در قول اللّه ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ در سوره شعراء در بيان حال جمعى از قريش كه به غير حق، امامت و حكومت يافتند و حال جمعى ديگر كه به گمراهى، تابع ايشان شدند و عبادت ايشان كردند كه: پس انداخته شدند سر به شيب در جهنّم، آن معبودان و گمراهان كه پرستش ايشان كردند. امام گفت كه: آن سر به شيب انداخته شدگان، قريش اند كه شناختند محكمات كتابى از كتاب هاى الهى را كه به زبان هاى ايشان است و بعد از آن، مخالفت كردند و سوى پيروى ظن رفتند با وجود آن كه محكماتى كه در آنها نهى از اختلاف از روى ظن هست، مكرّراً صريحاً به نظر ايشان رسيده.

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 66333
صفحه از 500
پرینت  ارسال به