371
صافي در شرح کافي ج1

[حديث] پنجم

۰.اصل: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، رَفَعَهُ إِلى أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ:«طَلَبَةُ العِلْمِ ثَلاثَةٌ، فَاعْرِفْهُمْ بِأَعْيَانِهِمْ وَصِفَاتِهِمْ: صِنْفٌ يَطْلُبُهُ لِلْجَهْلِ وَالْمِرَاءِ، وَصِنْفٌ يَطْلُبُهُ لِلاِسْتِطَالَةِ وَالْخَتْلِ ، وَصِنْفٌ يَطْلُبُهُ لِلْفِقْهِ وَالْعَقْلِ».

شرح: الأعْيان (جمع عَيْن به فتح عين و سكون ياء): نظرها؛ و اين جا عبارت است از قصدها سوى فايده ها براى طلب علم.
صِفات، عبارت است از لوازم اَعيان. و بيانِ اَعيان در اين فقره است و بيان صِفات در فقرات آينده است.
جَهل، عبارت است از ظنى كه حاصل مى شود به اجتهادِ متعارفِ ميان مخالفانِ شيعه اماميّه و آن، استفراع وُسع در تحصيل ظن به حكم شرعى فرعى از ادلّه تفصيليّه است.
المِراء (به كسر ميم و راء بى نقطه و الف و همزه منقلبه از ياء، مصدر باب مفاعله): جدال؛ و اين جا عبارت است از احتجاجات ظنيّه اهل اجتهاد، هر كدام بر مخالف خود، چنانچه مسطور است در كتب استدلاليه اهل اجتهاد.
الاِسْتِطَالَة: زياده روى، به معنى اظهار رجحان خود بر ديگرى.
الخَتْل (به فتح خاء بانقطه و سكون تاء دونقطه در بالا، مصدر باب «نَصَرَ» و «ضَرَبَ»): فريب دادن.
يعنى: روايت كرد على بن ابراهيم به سندى كه بالا برده آن را تا امام جعفر صادق عليه السلام گفت كه: طالبان علم، سه قسم اند. پس بشناس آن اقسام را به قصدهايى كه در دل دارند و به صفت هايى كه بر آنها مترتّب مى شود: قسمى طلب علم مى كنند به قصد حكم از روى ظن و جدال با مخالفِ خود؛ و قسمى طلب علم مى كنند به قصد تفوّق و فريب دادن؛ و قسمى طلب علم مى كنند به قصد فهميدنِ مُحتاجٌ اِليهِ خود از جمله مسائل دين و به قصد خردمندى، به معنىِ عمل به آن و ترك تجاوز، سوى آنچه لغو است.


صافي در شرح کافي ج1
370

[حديث] چهارم

۰.اصل: [عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ، عَنْ عَبْدِ اللّه ِ بْنِ مَيْمُونٍ الْقَدَّاحِ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، عَنْ آبَائِهِ عليهم السلام ، قَالَ: ]«جَاءَ رَجُلٌ إِلى رَسُولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللّه ِ، مَا الْعِلْمُ؟ قَالَ: الْاءِنْصَاتُ، قَالَ: ثُمَّ مَهْ؟ قَالَ: الِاسْتِمَاعُ، قَالَ: ثُمَّ مَهْ؟ قَالَ: الْحِفْظُ؟ قَالَ: ثُمَّ مَهْ؟ قَالَ: الْعَمَلُ بِهِ، قَالَ: ثُمَّ مَهْ يَا رَسُولَ اللّه ِ؟ قَالَ: نَشْرُهُ».

شرح: ظاهرِ تقديم إنصات بر استماع، موافق آنچه مى آيد در «كِتَابُ الصَّلَاةِ» در حديث سومِ باب بيست و دوم كه «بَابُ عَزَائِمِ السُّجُودِ» است كه: «إلَا أَنْ يَكُونَ مُنْصِتاً لِقَراءَتِهِ مُسْتَمِعاً لَها» اين است كه: «وَ أَنْصِتُوا» در آيت سوره اعراف: «وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْءَانُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ» ، ۱ عطف بر جزا نباشد؛ بلكه عطف بر جمله مركّبه از شرط و جزا باشد؛ و مراد، امر به سكوت باشد در جايى كه اراده قرائت قرآن باشد تا زود، شروع در آن شود و منقطع نشود.
يعنى: آمد مردى سوى رسول اللّه صلى الله عليه و آله . پس گفت كه: اى رسول اللّه ! چه چيز است كه بايد كرد تا دانش، حاصل شود و فايده دهد؟
گفت كه: خاموشى در مجلس علم به قصد فرا گرفتن علم.
گفت كه: بعد از آن، چه چيز است؟
گفت كه: گوش انداختن به سخن دانا.
گفت كه: بعد از آن چه چيز است؟
گفت كه: نگاه داشتن آن سخن در خاطر يا در كتاب، چنانچه فراموش و ضايع نشود.
گفت كه: بعد از آن، چه چيز است؟
گفت كه: به جا آوردنِ آنچه ياد گرفته شده. گفت كه: بعد از آن، چه چيز است اى رسول اللّه ؟
گفت كه: پراكنده كردنِ آن دانسته شده در ميان خلايق تا مردمان ديگر بهره برند.

1.اعراف (۷): ۲۰۴.

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 74344
صفحه از 500
پرینت  ارسال به