[حديث] پنجم
۰.اصل: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، رَفَعَهُ إِلى أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ:«طَلَبَةُ العِلْمِ ثَلاثَةٌ، فَاعْرِفْهُمْ بِأَعْيَانِهِمْ وَصِفَاتِهِمْ: صِنْفٌ يَطْلُبُهُ لِلْجَهْلِ وَالْمِرَاءِ، وَصِنْفٌ يَطْلُبُهُ لِلاِسْتِطَالَةِ وَالْخَتْلِ ، وَصِنْفٌ يَطْلُبُهُ لِلْفِقْهِ وَالْعَقْلِ».
شرح: الأعْيان (جمع عَيْن به فتح عين و سكون ياء): نظرها؛ و اين جا عبارت است از قصدها سوى فايده ها براى طلب علم.
صِفات، عبارت است از لوازم اَعيان. و بيانِ اَعيان در اين فقره است و بيان صِفات در فقرات آينده است.
جَهل، عبارت است از ظنى كه حاصل مى شود به اجتهادِ متعارفِ ميان مخالفانِ شيعه اماميّه و آن، استفراع وُسع در تحصيل ظن به حكم شرعى فرعى از ادلّه تفصيليّه است.
المِراء (به كسر ميم و راء بى نقطه و الف و همزه منقلبه از ياء، مصدر باب مفاعله): جدال؛ و اين جا عبارت است از احتجاجات ظنيّه اهل اجتهاد، هر كدام بر مخالف خود، چنانچه مسطور است در كتب استدلاليه اهل اجتهاد.
الاِسْتِطَالَة: زياده روى، به معنى اظهار رجحان خود بر ديگرى.
الخَتْل (به فتح خاء بانقطه و سكون تاء دونقطه در بالا، مصدر باب «نَصَرَ» و «ضَرَبَ»): فريب دادن.
يعنى: روايت كرد على بن ابراهيم به سندى كه بالا برده آن را تا امام جعفر صادق عليه السلام گفت كه: طالبان علم، سه قسم اند. پس بشناس آن اقسام را به قصدهايى كه در دل دارند و به صفت هايى كه بر آنها مترتّب مى شود: قسمى طلب علم مى كنند به قصد حكم از روى ظن و جدال با مخالفِ خود؛ و قسمى طلب علم مى كنند به قصد تفوّق و فريب دادن؛ و قسمى طلب علم مى كنند به قصد فهميدنِ مُحتاجٌ اِليهِ خود از جمله مسائل دين و به قصد خردمندى، به معنىِ عمل به آن و ترك تجاوز، سوى آنچه لغو است.