423
صافي در شرح کافي ج1

[حديث] شانزدهم

۰.اصل: [عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسى، قَالَ: ]سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسى عليه السلام عَنِ الْقِيَاسِ، فَقَالَ:«مَا لَكُمْ وَلِلْقِيَاسَ؟ إِنَّ اللّه َ لَا يُسْأَلُ كَيْفَ أَحَلَّ وَكَيْفَ حَرَّمَ».

شرح: نفى مسئول بودن اللّه تعالى اين جا، كنايت از اين است كه علم بر قضا و قدر الهى در احكام شرعيّه از طاقت غير او بيرون است؛ و اشارت است به اين كه طريق علم ما به مشكلات، منحصر است در سؤال. و همچنين است ساير افعال الهى، چنانچه گفته در سوره انبيا كه: «لَا يُسْئلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئلُونَ» . ۱ و از اين جا ظاهر مى شود كه آنچه در احاديث علل الشرائع منقول است، نَمى است از دريايى و از قبيل نكته بعد از وقوع است.
يعنى: پرسيدم امام موسى كاظم عليه السلام را از قياس كه: آيا جايز است يا نه؟
پس گفت كه: چه كار است شما شيعه اماميّه را با قياس و قياس را با شما؟ به درستى كه اللّه تعالى پرسيده نمى شود كه چگونه حلال كرد آنچه را كه حلال است و چگونه حرام كرد آنچه را كه حرام است.
حاصل، اين كه: كسى غير اللّه تعالى نمى تواند دانست كه سرّ حلال كردنِ حلال و حرام كردنِ حرام، فلان چيز است و غير آن دخلى ندارد تا بر آن، قياس كند و ظن، كافى نيست.

1.انبيا (۲۱): ۲۳.


صافي در شرح کافي ج1
422

[حديث] پانزدهم

۰.اصل: [مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ، عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ، عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيى، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمنِ بْنِ الْحَجَّاجِ] عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ :«إِنَّ السُّنَّةَ لَا تُقَاسُ، أَ لَا تَرى أَنَّ الْمَرْأَةَ تَقْضِي صَوْمَهَا وَلَا تَقْضِي صَلَاتَهَا؟ يَا أَبَانُ، إِنَّ السُّنَّةَ إِذَا قِيسَتْ مُحق الدِّينُ».

شرح: نزديك به اين مى آيد در «كِتَابُ الدِّيَاتِ» در حديث ششمِ «بَابُ الرَّجُلِ يَقْتُلْ الْمَرْأَةَ» تا آخر كه باب بيستم است و آن جا مذكور مى شود قياسى كه ابان بن تغلب كرده و باعث اين سخن امام شده.
يعنى: روايت است از اَبان بن تغلب از امام جعفر صادق عليه السلام گفت كه: به درستى كه راه و روشى كه اللّه تعالى قرار داده براى خلايق، جايز نيست كه حكم كرده شود در آن به قياس؛ آيا نمى بينى كه زن حايض، قضا مى كند روزه اش را و قضا نمى كند نمازش را،با آن كه نماز، بزرگ تر از روزه است؟ اى اَبان! به درستى كه راه و روش الهى، چون قياس در آن كرده شود، برطرف كرده مى شود اسلام.
حاصل، اين كه: ظنى كه از قياس به هم مى رسد، ظنى است بسيار ضعيف؛ چه در شريعت، بسيار واقع شده كه دو مانند از هم جدا باشند در حكم، مثل نماز و روزه حايض؛ و اگر ظن، قوى مى بود نيز پيروى آن، منافات مى داشت با حقيقت اسلام، چنانچه محكمات قرآن دلالت مى كند و گذشت در حديث دهم.
بدان كه مذهب زيديّه اين است كه: حايض، قضاى نماز نيز مى كند و ابطال آن مى آيد در «كِتَابُ الْحَيْضِ» در حديث چهارمِ «بَابُ الْحَائِضِ تَقْضِي الْصَوْمَ وَلَا تَقْضِي الصَّلَاةَ» و در آن جا نكته اى مذكور مى شود در فرق ميان قضاى نماز و قضاى روزه، به بيان اشكال اوّل و نفى اشكال دوم.

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 77045
صفحه از 500
پرینت  ارسال به