433
صافي در شرح کافي ج1

[حديث] دوم

۰.اصل: [عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى، عَنْ يُونُسَ، عَنْ حُسَيْنِ بْنِ الْمُنْذِرِ] عَنْ [عُمَرَ]۱بْنِ قَيْسٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام ، قَالَ : سَمِعْتُهُ يَقُولُ:«إِنَّ اللّه َ ـ تَبَارَكَ وَتَعَالى ـ لَمْ يَدَعْ شَيْئاً تَحْتَاجُ إِلَيْهِ الْأُمَّةُ إِلَا أَنْزَلَهُ فِي كِتَابِهِ، وَبَيَّنَهُ لِرَسُولِهِ صلى الله عليه و آله ، وَجَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ حَدّاً، وَجَعَلَ عَلَيْهِ دَلِيلاً يَدُلُّ عَلَيْهِ، وَجَعَلَ عَلى مَنْ تَعَدّى ذلِكَ الْحَدَّ حَدّاً».

شرح: مضمون اين مى آيد در «كتاب الحدود» در حديث يازدهمِ باب اوّل كه «بَابُ التَّحْدِيد» است.
إلّا اين جا، براى استثناى منقطع است و از قسمى است كه ممكن نيست در آن، تسليط عامل بر مستثنا، مثل «مَا زَادَ هذا إِلَا نَقْصٌ».
الْحَدّ (به فتح حاء بى نقطه و تشديد دال بى نقطه): حاجز و مانعِ ميان دو چيز؛ و آن، دو قسم است: اوّل، آنچه مانعِ اشتباه يكى به ديگرى باشد، مثل مرز؛ دوم، آنچه مانعِ ارتكاب يكى ديگرى را باشد، مثل تازيانه زدنِ زانى براى اين كه او و امثال او ديگر مرتكب زنا نشوند. و قسم اوّل، مراد است در حدّ اوّل و دوم، و قسم دوم مراد است در حدّ سوم.
مراد به دليل، راهنما است، و عبارت است از امام هُدى كه امامتش معلوم است مردمان را از آيات بيّناتِ محكماتِ ناهيه از پيروى ظن آمره به سؤالِ «اهل الذكر»، موافق آيت سوره بقره: «إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَآ أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَـتِ وَ الْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّـهُ لِلنَّاسِ فِى الْكِتَـبِ أُوْلَـئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللَّـعِنُونَ»۲ و بيان شد در شرح حديث آخر «بَابُ النَّوَادِر» كه باب هفدهم است، يا عبارت است از آيات بيّناتِ محكمات، يا عبارت است از كتاب جامعه كه نزد امام هُدى است، و حاصل همه يكى است.
يعنى: روايت است از [عُمَر] ۳ بن قيس از امام محمّد باقر عليه السلام راوى گفت كه: شنيدم از او مى گفت كه: به درستى كه اللّه ـ تَبَارَكَ وَ تَعَالى ـ نگذاشته چيزى را كه احتياج به هم رسانند سوى آن امّت پيغمبر ـ عَلَيْهِ وِ آلِهِ السَّلَامُ ـ ليك فرو فرستاده آن را در قرآن و بيان كرده آن را براى رسولش صلى الله عليه و آله به وحى يا به تحديث و پيغمبر ـ عَلَيْهِ وَآلِهِ السَّلَامُ ـ بيان كرده براى امير المؤمنين عليه السلام و او در كتاب جامعه نوشته و آن كتاب، نزد امام زمان است. و گردانيده اللّه تعالى براى هر چيزى، مانعى از اشتباه را، و گردانيده بر آن مانعِ اشتباه، راهنمايى را كه راه نمايد مردمان را بر آن و گردانيده بر هر كه گذشته باشد از آن مانعِ اشتباه در عمل با فتوا، عقوبتى را.

1.«ظ»: عَمْرو.

2.بقره (۲): ۱۵۹.

3.«ظ»: عَمْرو.


صافي در شرح کافي ج1
432

باب بيست و يكم

اصل: بَابُ الرَّدِّ إِلَى الْكِتَابِ وَالسُّنَّةِ وَأَنَّهُ لَيْسَ شَيْءٌ مِنَ الْحَلَالِ وَالْحَرَامِ وَجَمِيعِ مَا يَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَيْهِ إِلَا وَقَدْ جَاءَ فِيهِ كِتَابٌ أَوْ سُنَّةٌ

شرح: اين باب، بيان وجوب واگذاشتن حكم هر مسئله است سوى محكمات قرآن و سوى بيان رسول اللّه صلى الله عليه و آله متشابهات قرآن را در كتاب جامعه كه گذشت در حديث چهاردهمِ باب سابق. و بيان، اين كه: نيست چيزى از حلال و حرام و هر چه احتياج به هم مى رسانند اكثر مردمان سوى آن، مگر بر حالى كه به تحقيق آمده در بيان آن، آيتى از محكمات قرآن يا بيانى صريح از پيغمبر ـ عَلَيْهِ وَ آلِهِ السَّلاَمُ ـ در كتاب جامعه كه نزد امام زمان است.
در اين باب، ده حديث است.

[حديث] اوّل

۰.اصل: [مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى، عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ، عَنْ مُرَازِمٍ ]عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ:«إِنَّ اللّه َ ـ تَبَارَكَ وَتَعَالى ـ أَنْزَلَ فِي الْقُرْآنِ تِبْيَانَ كُلِّ شَيْءٍ، حَتّى وَاللّه ِ ، مَا تَرَكَ اللّه ُ شَيْئاً يَحْتَاجُ إِلَيْهِ الْعِبَادُ حَتّى لَا يَسْتَطِيع عَبْدٌ يَقُول: لَوْ كَانَ هذَا أُنْزِلَ فِي الْقُرْآنِ إِلَا وَقَدْ أَنْزَلَهُ اللّه ُ فِيهِ».

شرح: شَيْء، عبارت از مُحتاجٌ اِليهِ اكثر مردمان است.
حَتّى براى انتهاست و ما بعد آن، داخل است در حكم ما قبلش.
وَ اللّه ِ قسم است.
جمله مَا تَرَكَ جواب قسم است. جمله حَتّى لا يَستَطِيعُ تا آخر، بدل جمله حَتّى وَ اللّه ِ تا آخر است، يا معطوف بر آن است به حذف عاطف.
معنى استطاعت مى آيد در «كِتَابُ التَّوْحِيدِ» در احاديث «بَابُ الاِسْتِطَاعَةِ» كه باب سى و يكم است.
يَقُول مرفوع و منصوب مى تواند بود؛ و بنا بر اوّل به تقديرِ «أن» ناصبه و اِهمالش است، يا بدل يَستَطِيعُ است. و بنا بر دوم به تقدير «أن» و اِعمالش است.
لَوْ براى تمنّى است. إلّا استثناى از لا يَسْتَطِيعُ است.
واو، حاليه است و مستثنا، مُفرّغ است.
يعنى: روايت است از امام جعفر صادق عليه السلام گفت كه: به درستى كه اللّه ـ تَبَارَكَ وَ تَعَالى ـ فرو فرستاده در قرآن، بيان آشكار هر چيز را تا حدّى كه ـ به خدا قسم كه ـ وا نگذاشته اللّه تعالى چيزى را كه احتياج به هم مى رسانند سوى آن، بندگان تا حدّى كه نمى تواند بنده كه گويد در جايى كه احتياجِ بندگان، سوى آن باشد كه: كاش اين مسئله، فرو فرستاده مى شد در قرآن، بر هيچ حالى، مگر بر حالى كه به تحقيق فرو فرستاده آن را اللّه تعالى در قرآن در محكمات يا در متشابهاتى كه بيان صريح آنها شده در كتاب جامعه كه نزد امام زمان است.

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 66362
صفحه از 500
پرینت  ارسال به