۰.اصل: «وَرَجُلٍ ثَالِثٍ سَمِعَ مِنْ رَسُولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله شَيْئاً أَمَرَ بِهِ ثُمَّ نَهى عَنْهُ وَهُوَ لَا يَعْلَمُ، أَوْ سَمِعَهُ يَنْهى عَنْ شَيْءٍ ثُمَّ أَمَرَ بِهِ وَهُوَ لَا يَعْلَمُ، فَحَفِظَ مَنْسُوخَهُ وَلَمْ يَحْفَظِ النَّاسِخَ، فَلَوْ عَلِمَ هُوَ أَنَّهُ مَنْسُوخٌ لَرَفَضَهُ، وَلَوْ عَلِمَ الْمُسْلِمُونَ ـ إِذْ سَمِعُوهُ مِنْهُ ـ أَنَّهُ مَنْسُوخٌ لَرَفَضُوهُ».
شرح: و قِسم سومِ راوىِ حديث رسول اللّه صلى الله عليه و آله مردى است كه شنيد از رسول اللّه صلى الله عليه و آله چيزى را كه امر كرد به آن چيز و بعد از شنيدن او، نهى كرد از آن چيز و او نمى داند آن نهى را، يا شنيد از رسول اللّه صلى الله عليه و آله كه نهى كرد از چيزى و بعد از شنيدن او، امر كرد به آن و او نمى داند آن امر را. پس نگاه داشته برطرف شده حديث را و ندانسته برطرف كننده را. پس اگر مى دانست خودش كه آن حديث، برطرف شده است، هر آينه ترك مى كرد آن را. و اگر مى دانستند مسلمانان وقتى كه شنيدند آن حديث را از او كه برطرف شده است، هر آينه ترك مى كردند آن را.
۰.اصل: «وَآخَرَ رَابِعٍ لَمْ يَكْذِبْ عَلى رَسُولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، مُبْغِضٍ لِلْكَذِبِ؛ خَوْفاً مِنَ اللّه ِ تَعَالى وَتَعْظِيماً لِرَسُولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، لَمْ يَنْسَهُ، بَلْ حَفِظَ مَا سَمِعَ عَلى وَجْهِهِ، فَجَاءَ بِهِ كَمَا سَمِعَ، لَمْ يَزِدْ فِيهِ وَلَمْ يَنْقُصْ مِنْهُ، وَعَلِمَ النَّاسِخَ مِنَ الْمَنْسُوخِ، فَعَمِلَ بِالنَّاسِخِ وَرَفَضَ الْمَنْسُوخَ».
شرح: و قِسم ديگر راوىِ حديث رسول اللّه صلى الله عليه و آله كه قسم چهارم است، دروغ نبسته بر رسول اللّه صلى الله عليه و آله . دشمن مى دارد دروغ را از ترس اللّه تعالى و از بزرگ داشتن رسولش صلى الله عليه و آله . فراموش نكرده چيزى را؛ بلكه نگاه داشته آنچه را كه شنيده از رسول اللّه صلى الله عليه و آله ، چنانچه بايد. پس نقل كرده آن را چنانچه شنيده. زياد نكرده در آن چيزى و كم نكرده از آن چيزى و تميز كرده حديث برطرف كننده را از حديث برطرف شده. پس عمل كرده به برطرف كننده و ترك كرده برطرف شده را.