۰.اصل: «وَقَدْ عَلِمَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله أَنَّهُ لَمْ يَصْنَعْ ذلِكَ بِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ غَيْرِي، فَرُبَّمَا كَانَ فِي بَيْتِي يَأْتِينِي رَسُولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله أَكْثَرُ ذلِكَ فِي بَيْتِي، وَكُنْتُ إِذَا دَخَلْتُ عَلَيْهِ بَعْضَ مَنَازِلِهِ، أَخْلَانِي وَأَقَامَ عَنِّي نِسَاءَهُ، فَلَا يَبْقى عِنْدَهُ غَيْرِي، وَإِذَا أَتَانِي لِلْخَلْوَةِ مَعِي فِي مَنْزِلِي، لَمْ تَقُمْ فَاطِمَةُ وَلَا أَحَدٌ مِنْ بَنِيَّ، وَكُنْتُ إِذَا سَأَلْتُهُ أَجَابَنِي، وَإِذَا سَكَتُّ عَنْهُ وَفَنِيَتْ مَسَائِلِي ابْتَدَأَنِي».
شرح: به تحقيق دانسته اند اصحاب رسول اللّه صلى الله عليه و آله اين را كه نكرد پيغمبر اين سلوك را با كسى از مردمان، غير من. پس چون اين سلوك، اگر هميشه در خانه پيغمبر مى شد، باعث زيادتىِ حسد منافقانِ اندرون و بيرون مى شد، بسيار بود كه اين سلوك پيغمبر با من در خانه من بود، به اين روش كه مى آمد نزد من در خانه من، رسول اللّه صلى الله عليه و آله بيشترِ وقتِ خلوت كردن.
و بودم كه چون داخل مى شدم بر اسرار پيغمبر در خانه هاى پيغمبر، داخل خلوت خانه مى كرد مرا و برمى خيزانيد از مجلس من، زنانش را. پس نمى ماند نزد او كسى غير من، و چون پيغمبر مى آمد نزد من براى خلوت كردن، برنمى خواست فاطمه عليهاالسلام و نه يكى از پسرانم؛ و بودم كه چون مى پرسيدم او را از چيزى، جواب مى گفت مرا و چون خاموش مى شدم از سؤال و تمام مى شد مسائل من، خود سَرِ سخن وا مى كرد از بسيارىِ جِدِّ او در تربيت من.
اصل: «فَمَا نَزَلَتْ عَلى رَسُولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله آيَةٌ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَا أَقْرَأَنِيهَا، وَأَمْلَاهَا عَلَيَّ، فَكَتَبْتُهَا بِخَطِّي».