[حديث] دوم
۰.اصل: [عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسى، عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَرَّازِ] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ:قُلْتُ لَهُ: مَا بَالُ أَقْوَامٍ يَرْوُونَ عَنْ فُلَانٍ وَفُلَانٍ عَنْ رَسُولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله لَا يُتَّهَمُونَ بِالْكَذِبِ، فَيَجِيءُ مِنْكُمْ خِلَافُهُ؟ قَالَ: «إِنَّ الْحَدِيثَ يُنْسَخُ كَمَا يُنْسَخُ الْقُرْآنُ».
شرح: روايت است از محمّد بن مسلم از امام جعفر صادق عليه السلام ، راوى گفت كه: گفتم امام را كه: چه وجه دارد اين كه جماعت ها روايت مى كنند لفظ حديثى را از چندين كس از اصحاب پيغمبر كه ايشان از رسول اللّه صلى الله عليه و آله شنيده اند آن لفظ حديث را و حال، آن كه آن چندين كس و اين جماعت ها تهمت زده نمى شوند به دروغ؛ چه به حدّ تواتر رسيده حديث ايشان، پس از آن، صادر مى شود از شما حديثى كه منافى آن حديث است؟
امام عليه السلام گفت كه: به درستى كه حديث پيغمبر ـ عَلَيْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ ـ گاهى منسوخ مى شود، چنانچه آيت قرآن، گاهى منسوخ مى شود.
مراد، اين است كه: ايشان دروغ نگفته اند؛ ليك آنچه ما مى گوييم، حق است، نه آنچه ايشان روايت كرده اند؛ چه منسوخ، داخل باطل است، چنانچه در حديث سابق بيان شد. و از اين جا ظاهر مى شود كه مراد به فلان و فلان، دو كس، تنها نيست؛ بلكه مراد، عددى است كه به حدّ تواتر رسد.