101
صافي در شرح کافي ج2

[حديث] دوم

۰.اصل: وَفِي حَدِيثٍ آخَرَ :«أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً» .

شرح: و در روايتى ديگر ، در همين حديث به جاى «أَصْحَابُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ» : «هُمُ الْمُؤْمِنُونَ» واقع شده و حاصلِ هر دو يكى است ؛ چه غير شيعه حقيقىِ امير المؤمنين ، مؤمن حقيقى نيستند و مشرك اند حقيقةً ؛ چه پيروىِ ظن ، شرك است .

[حديث] سوم

۰.اصل: [عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ ]عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ : أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام عَنْ أَسْمَاءِ اللّه ِ وَاشْتِقَاقِهَا: اللّه ُ مِمَّا هُوَ مُشْتَقٌّ؟
قَالَ: فَقَالَ لِي:
«يَا هِشَامُ، اللّه ُ مُشْتَقٌّ مِنْ إِلهٍ ، وَالْاءِلهُ يَقْتَضِي مَأْ لُوهاً».

شرح : مراد به اشْتِقَاق اين جا ، مُشْتَقٌّ مِنْهُ است و عطف آن ، از قبيل عطفِ مقصودِ بالذّات است بر چيزى كه تمهيد باشد ، مثل «أَعْجَبَنِي زَيْدٌ وَعِلْمُهُ» به معنىِ «أَعْجَبَنِي عِلْمُ زَيْدٍ» .
در لفظ «اللّه » اختلافِ مذاهب بسيار شده ؛ صاحب قاموس گفته كه : «در آن بيست قول است و اَصَحّ آنها آن است كه : عَلَم است ، مشتقّ نيست» ۱ و اين حديث ، ابطالِ اصحّ او مى كند.
إِله بر وزن «فِعال» است به معنى فاعل ، پس مراد به آن ، مستحِقّ عبادت غير است ـ به كسر حاء ـ چه آن مأخوذ است از «أَلَهَ» بر وزن «نَصَرَ» كه فعل ماضى متعدّى است ، پس مفعولى البتّه مى خواهد ، خواه آن مفعول در لفظ ، مذكور باشد و خواه محذوف . و آن مفعول را مَأْلُوه مى نامند به معنى مستحَقّ عبادت ـ به فتح حاء ـ چنانچه در صحيفه كامله در دعاى يوم عرفه هست : «وَإِلهَ كُلِّ مَأْلُوهٍ» ۲ . و مى آيد در حديث چهارمِ باب بيست و دوم : «وَإِلهاً إِذْ لَا مَأْلُوهَ» . ۳
«الف لام» اللّه ، براى عهد خارجى است ، به معنى آن الهى كه خالق اين اشياء و صانع آنها است ، چنانچه بيان شد در شرح حديث ششمِ باب دوم در شرحِ «قَالَ لَهُ السَّائِلُ : فَمَا هُوَ» ۴ تا آخر ؛ و لهذا مانند عَلَم شده در استعمالات و مخالفان توهّم كرده اند كه عَلَم است حقيقةً .
يعنى : روايت است از هشام بن حكم ، اين كه او پرسيد امام جعفر صادق عليه السلام را از مُشْتَقٌّ مِنْهِ اَسماءِ اللّه تعالى ـ تا ظاهر شود كه چرا هر يك مشتقّ است و هيچ كدام از اسماى اجناس و از اعلام و مانند آنها نيست ـ از جمله سؤال ، اين بود كه: لفظ «اللّه » از چه اصل مشتقّ است؟
هشام گفت كه: پس امام عليه السلام در جواب گفت مرا: اى هشام! لفظ «اللّه » مشتقّ است از «إِله» و آن تقاضا مى كند مألوه را .
مراد اين است كه : متعدّى است و هر اسم مشتقّى كه متعدّى باشد ، اتّفاقى است كه محال است كه عينِ معنا باشد ؛ چه آن ، نسبت به غير ، متصوّر ما مى شود براى ذات ، پس عين ذات نيست .

1.القاموس المحيط ، ج ۴ ، ص ۲۸۰ (أله) .

2.الصحيفه السجّاديّه ، ص ۲۱۰ ، ضمن دعاى ۴۷ .

3.الكافي ، ج ۱ ، ص ۱۳۸ ، ح ۴ .

4.الكافي ، ج ۱ ، ص ۸۳ ، ح ۶ .


صافي در شرح کافي ج2
100
  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین ؛ احمدی جلفایی، حمید
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 67310
صفحه از 612
پرینت  ارسال به