۰.اصل: فَقَالَ أَبُو قُرَّةَ: فَتُكَذِّبُ بِالرِّوَايَاتِ؟
فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ عليه السلام :«إِذَا كَانَتِ الرِّوَايَاتُ مُخَالِفَةً لِلْقُرْآنِ، كَذَّبْتُهَا، وَمَا أَجْمَعَ الْمُسْلِمُونَ عَلَيْهِ أَنَّهُ لَا يُحَاطُ بِهِ عِلْماً، وَ «لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ»۱ وَ «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ ءٌ»۲ ».
شرح: تَكْذِيب، چون متعدّى به «باء» شود، اشعار به صدقِ مُكَذَّبٌ بِهِ دارد، مثل كذب؛ و لهذا امام، ترك باء كرده [است].
يعنى: پس گفت اَبو قرّه كه: پس منكر مى شوى حديث هايى را كه در وقوعِ رؤيت واقع شده؟
پس گفت امام رضا عليه السلام كه: چون باشد آن حديث ها مخالف قرآن، دروغ مى شمرم آنها را. و آنچه اتّفاق كرده اند مسلمانان بر آن، اين است كه اللّه تعالى احاطه كرده نمى شود به او به وسيله دانش و ادراك نمى كند او را اَبصار و نيست مانند در اسمِ جامدِ محضِ اين قسم كسى را هيچ چيز. بيانِ اينها شد.