203
صافي در شرح کافي ج2

[حديث] هشتم

۰.اصل: [سَهْلٌ] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْقَاسَانِيِّ، قَالَ: كَتَبْتُ إِلَيْهِ عليه السلام : أَنَّ مَنْ قِبَلَنَا قَدِ اخْتَلَفُوا فِي التَّوْحِيدِ. قَالَ: فَكَتَبَ عليه السلام :«سُبْحَانَ مَنْ لَا يُحَدُّ، وَلَا يُوصَفُ؛ «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ ءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ» ».

شرح: قَاسَان (به قاف و سين بى نقطه و نون) موضعى است از توابع اصفهان. ضميرِ إِلَيْهِ راجع به امام حسن عسكرى عليه السلام است. و باقى ظاهر است از شرح حديث پنجمِ اين باب.

[حديث] نهم

۰.اصل: [سَهْلٌ] عَنْ بِشْرِ بْنِ بَشَّاءٍ۱النَّيْسَابُورِيِّ، قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى الرَّجُلِ عليه السلام : أَنَّ مَنْ قِبَلَنَا قَدِ اخْتَلَفُوا فِي التَّوْحِيدِ: فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ۲: جِسْمٌ، وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ۳: صُورَةٌ.
فَكَتَبَ إِلَيَّ:
«سُبْحَانَ مَنْ لَا يُحَدُّ، وَلَا يُوصَفُ، وَلَا يُشْبِهُهُ شَيْءٌ، وَ «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ ءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ» ».

شرح: بِشْر، به كسر باء يك نقطه و سكون شين با نقطه و راء بى نقطه است. بَشَّاءِ، به فتح باء يك نقطه و تشديد شين با نقطه است. نَيْسَابُور (به كسر و فتح نون و سكون ياء دو نقطه در پايين و سين بى نقطه) معرّب نيشابور است.
الرَّجُل عبارت از امام على نقى عليه السلام است.
و مضمون اين نيز ظاهر است از شرح حديث پنجمِ اين باب.

1.كافى مطبوع: «بشّار».

2.كافى مطبوع: + «هو».

3.كافى مطبوع: + «هو».


صافي در شرح کافي ج2
202

شرح: يُبْلَغَ، به صيغه مجهول بابِ «نَصَرَ» است. الْكُنْه (به ضمّ كاف و سكون نون): منتهاى چيزى.
يعنى: روايت است از محمّد بن حكيم (به ضمّ حاء و فتح كاف و به فتح حاء و كسر كاف) گفت كه: نوشت امام موسى كاظم عليه السلام سوى پدرم كه: به درستى كه اللّه تعالى بلند مرتبه تر و منزّه تر و عظيم تر است از آن كه رسيده شود [به] غايت بيانِ عظمت او، پس بيان كنيد او را به آنچه بيان كرد به آن خودش را در قرآن، مثل: «لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ»۱ و مثل: «لَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا»۲ و مثل: «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ ءٌ»۳ و بازداريد خود را از غيرِ آن.
نهى است از تعمّقات اكثر متكلّمين كه باعث ضلالت ها شده و مذمّتِ تعمّق گذشت در حديث سوّمِ باب هفتم كه «بابُ النِّسْبَة» است.
از كتاب كشّى مفهوم مى شود كه اين نوشته در جواب نوشته پدرش بوده در باب مباحثه ـ كه ميان هشام بن سالم و هشام بن الحكم شده ـ و مى آيد در حديث چهارمِ باب آينده ۴ .

[حديث] هفتم

۰.اصل: [سَهْلٌ، عَنِ السِّنْدِيِّ بْنِ الرَّبِيعِ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ حَفْصٍ أَخِي مُرَازِمٍ ]عَنِ الْمُفَضَّلِ، قَالَ: سَأَ لْتُ أَبَا الْحَسَنِ عليه السلام عَنْ شَيْءٍ مِنَ الصِّفَةِ، فَقَالَ :«لَا تَجَاوَزْ مَا فِي الْقُرْآنِ».

شرح: روايت است از مفضّل (به ضمّ ميم و فتح فاء و تشديد ضاد با نقطه مفتوحه) گفت كه: پرسيدم امام موسى كاظم عليه السلام را از چيزى از مانند شمردنِ اللّه تعالى.
پس گفت كه: درمگذر آنچه را كه در قرآن است.
مراد اين است كه: امثال آيت «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ ءٌ» دلالت بر اين مى كند كه هيچ چيز از تشبيه جايز نيست.

1.انعام (۶): ۱۰۳.

2.طه (۲۰): ۱۱۰.

3.شورى (۴۲): ۱۱.

4.الكافي، ج ۱، ص ۱۰۵، ح ۴.

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین ؛ احمدی جلفایی، حمید
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 53318
صفحه از 612
پرینت  ارسال به