۰.اصل: قَالَ: قُلْتُ: فَمَا أَقُولُ؟
قَالَ:«لَا جِسْمٌ وَلَا صُورَةٌ، وَهُوَ مُجَسِّمُ الْأَجْسَامِ، وَمُصَوِّرُ الصُّوَرِ ، لَمْ يَتَجَزَّأْ، وَلَمْ يَتَنَاهَ،وَلَمْ يَتَزَايَدْ، وَلَمْ يَتَنَاقَصْ».
شرح: چون يونس فهميد از كلام امام اين را كه مقصودش به ابطالِ صورت، ابطال مذهب يونس است در اختيار مذهب اَبو الخطّاب، تفريع بر آن كرد و گفت كه: فَمَا أَقُولُ.
لَا جِسْمٌ مُنَوّن است و خبر مبتداى محذوف است به تقدير «هُوَ لَا جِسْمٌ».
لَمْ يَتَجَزَّأْ ناظر است به «مَحْدُود». لَمْ يَتَزَايَدْ وَلَمْ يَتَنَاقَصْ به معنى «لَمْ يَحْتَمَلِ الزِّيَادَةَ وَلَمْ يَحْتَمَلِ النُّقْصَانَ» است.
يعنى: يونس بن ظبيان گفت كه: گفتم كه: پس چه گويم براى اللّه تعالى؟
گفت كه: او نه جسم است و نه صورت است و او جسم كننده اجسام است و صورت كننده صورت ها است؛ صاحب حدود نشده و مُتَناهِى المقدار نشده و قابل زياده نشده و قابل نقصان نشده.