[حديث] هفتم
۰.اصل: مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ رَفَعَهُ إِلى أَبِي هَاشِمٍ الْجَعْفَرِيِّ، قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي عليه السلام ، فَسَأَلَهُ رَجُلٌ، فَقَالَ: أَخْبِرْنِي عَنِ الرَّبِّ تَبَارَكَ وَتَعَالى، لَهُ أَسْمَاءٌ وَصِفَاتٌ فِي كِتَابِهِ، وَأَسْمَاؤُهُ وَصِفَاتُهُ هِيَ هُوَ؟
فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عليه السلام :«إِنَّ لِهذَا الْكَلَامِ وَجْهَيْنِ: إِنْ كُنْتَ تَقُولُ: «هِيَ هُوَ» ، أَيْ إِنَّهُ ذُو عَدَدٍ وَكَثْرَةٍ، فَتَعَالَى اللّه ُ عَنْ ذلِكَ».
شرح: محمّد بن اَبى عبد اللّه ، عبارت است از محمّد بن جعفر بن محمّد بن عون اسدى. اسم اَبو هاشم، داود بن القاسم است.
جمله لَهُ أَسْمَاءٌ تا آخر، استيناف بيانى است براى أَخْبِرْنِي.
«لَهُ» به تقدير استفهام است؛ به معنى «أَ لَهُ». و مى تواند بود كه استفهام در وَأَسْمَاؤُهُ مقدّر باشد. و بر هر تقدير، واو عاطفه است. «أَسْمَاء» عبارت است از مُسْتَعْمَلٌ فِيهِ لفظ «عالِم» و «قادر» و «ذو القوّة» و مانند آنها. و صفات عبارت است از مُسْتَعْمَلٌ فِيهِ لفظ «عِلم» و «قدرت» و «قوّت» و مانند آنها، چنانچه گذشت در شرح حديث اوّلِ باب پنجم و گذشت در شرح حديث سوّمِ باب سابق كه اسم و صفت، متّحد بالذات و متغاير بالاعتبار است.
يعنى: روايت است از محمّد بن اَبى عبد اللّه ، بالا برد حديث را سوى اَبو هاشم ـ كه از اولاد جعفر طيّار است ـ گفت: بودم نزد امام محمّد تقى عليه السلام ، پس پرسيد او را مردى به اين روش كه گفت كه: خبر ده مرا از صاحبِ كلّ اختيار ـ تَبَارَكَ وَ تَعَالى ـ كه آيا او را اسما و صفات در قرآن هست و اَسماى او و صفات او عين اويند؟
پس امام عليه السلام گفت كه: به درستى كه اين سخن را كه گفتى، دو راه است؛ اگر مرادت اين است كه آنها عين اويند به معنى متبادر در لغت، تا اللّه تعالى صاحبِ عدد و كثرت شود؛ زيرا كه مفهومِ «عالم» مثلاً غير مفهوم «قادر» است بالضرورة، پس آن غلط است؛ چه اللّه تعالى مُبّراست از كثرت و عدد.