345
صافي در شرح کافي ج2

[حديث] دوم

۰.اصل: [عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى، عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمنِ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ السَّرِيِّ ]عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عليه السلام عَنْ شَيْءٍ مِنَ التَّوْحِيدِ، فَقَالَ:«إِنَّ اللّه َ ـ تَبَارَكَتْ أَسْمَاؤُهُ الَّتِي يُدْعى بِهَا، وَتَعَالى فِي عُلُوِّ كُنْهِهِ ـ وَاحِدٌ تَوَحَّدَ بِالتَّوْحِيدِ فِي تَوَحُّدِهِ، ثُمَّ أَجْرَاهُ عَلى خَلْقِهِ؛ فَهُوَ وَاحِدٌ، صَمَدٌ، قُدُّوسٌ، يَعْبُدُهُ كُلُّ شَيْءٍ، وَيَصْمُدُ إِلَيْهِ كُلُّ شَيْءٍ، وَوَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْماً».

شرح: التَّوْحِيد: اقرار به يگانه بودن در صفات ربوبيّت. الْكُنْه (به ضمّ كاف و سكون نون): ذات.
الْوَاحِد: يگانه در صفات ربوبيّت. التَّوَحُّد (مصدر باب تَفَعُّل): كارى را به تنهايى كردن، و تنها بودن. الْقُدُّوس (به ضمّ قاف و تشديد دال بى نقطه مضمومه): به غايت منزّه از زن و فرزند و پدر و مادر و مانند.
الْعِبَادَة: پرستش. و مراد اين جا، دلالتِ چيزى بر استحقاق پرستش است.
الصَّمَد (به فتح صاد و سكون ميم، مصدر باب «نَصَرَ»): قصد. و مراد اين جا، دلالت چيزى بر استحقاق رجوع سوى كسى است در هر نزاع كه در آن چيز يا غيرِ آن چيز واقع شود.
يعنى: روايت است از جابر بن يزيد (به فتح ياء دو نقطه در پايين) جُعفى (به ضمّ جيم و سكون عين بى نقطه و فاء) گفت كه: پرسيدم امام محمّد باقر عليه السلام را از چيزى از مسائل توحيد، پس گفت كه: به درستى كه اللّه ، پر نفع است اسماى او كه خوانده مى شود به آنها؛ و به غايت بلند مرتبه است در بلندىِ ذات خود، يگانه است در صفات ربوبيّت. به تنهايى توحيدِ خود مى كرد در وقت تنهايى خود پيش از خلق عالم؛ بعد از آن كه خلق عالم كرد، جارى ساخت توحيد خود را بر مخلوقين خود، پس او يگانه است در صفات ربوبيّت، مقصودِ خلايق است در حاجت ها؛ به غايت منزّه است، دلالت مى كند هر چيز بر استحقاق او عبادت را و دلالت مى كند هر چيز بر رجوع سوى او در هر حاجت. و گنجايش دارد هر چيز را به اعتبارِ علم.


صافي در شرح کافي ج2
344

باب هجدهم

اصل:بَابُ تَأْوِيلِ الصَّمَد

شرح: اين باب، بيانِ چيزى است كه از ائمّه عليهم السلام منقول است در بيان مراد از الصَّمَد در سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَد».
در اين باب، دو حديث است و توضيحِ مصنّف ـ رَحِمَهُ اللّهُ تَعَالى ـ آن دو حديث را.

[حديث] اوّل

۰.اصل: [عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ وَمُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِيدِ، وَلَقَبُهُ شَبَابٌ الصَّيْرَفِيُّ] عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْقَاسِمِ الْجَعْفَرِيِّ، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي عليه السلام : جُعِلْتُ فِدَاكَ، مَا الصَّمَدُ؟ قَالَ:«السَّيِّدُ الْمَصْمُودُ إِلَيْهِ فِي الْقَلِيلِ وَالْكَثِيرِ».

شرح: روايت است از داود بن قاسم ـ كه از اولاد جعفر طيّار است ـ گفت كه: گفتم امام محمّد تقى عليه السلام را: قربانت شوم، چيست مراد به «الصَّمَد» در سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَد»؟
گفت: مهترى كه قصد كرده مى شود سوى او در كم و بسيار.
مراد اين است كه: رَبُّ العالمين است به معنى صاحبِ كلّ اختيارِ هر كس و هر چيز، پس مهترى است كه رجوع سوى اوست در هر حاجت و هر نزاع در مشكلات. و اين عموم، از الفْ لامِ «الصَّمَد» فهميده مى شود؛ چه تعريفِ خبر به الفْ لامْ، دلالت بر حصر مى كند.

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین ؛ احمدی جلفایی، حمید
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 63227
صفحه از 612
پرینت  ارسال به