361
صافي در شرح کافي ج2

شرح: اسم ابنِ اُذَيْنَة (به ضمّ همزه و فتح ذال با نقطه) عُمَر بن اُذَيْنة است، يا محمّد بن عمر بن اُذينة است.
«مَا يَكُونُ مِن نَّجْوَى» تا آخر در سوره مجادله است. «يَكُونُ» از افعال تامّه است. «من» زائده است براى افاده عموم. «نَجْوى» به فتح نون و سكون جيم و الف، مصدر يا اسم مصدرِ باب «نَصَرَ» است؛ و بنابر اوّل، به معنى تمهيدِ عداوت كسى كردن در راز است، يا به معنى مطلق راز گفتن است. و معنى اوّل، مناسب آيت سوره زخرف است كه: «أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْوَاهُم» . ۱ و مذكور است در «كِتَابُ الرَّوْضَة» پيش از حديث قوم صالح در ذيل «خُطْبَةٌ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام » كه: آيت سوره مجادله و آيت سوره زخرف نازل شده در شش كس كه اصحاب صحيفه ملعونه اند ۲ ومذكور شدند در شرح حديث دوازدهم باب اوّلِ «كَتِابُ الْعَقْل» و أيضاً مى آيد در «كِتَابُ الْحُجَّة» در حديث چهل و سوّمِ باب صد و هفتم كه «بَابٌ فِيهِ نُكَتٌ وَ نُتَفٌ مِنَ التَّنْزِيلِ فِي الْوَلَايَةِ» ۳ است اين كه آيت زخرف در ايشان نازل شده [است].
تتمّه آيت سوره مجادله اين است: «وَ لَا أَدْنَى مِن ذَ لِكَ وَ لَا أَكْثَرَ إِلَا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُواْ»۴ ؛ شايد كه ترتيب ذكر «ثَلَاثَة» و «خَمْسَة» و «أَدْنى» و «أَكْثَر» براى اين باشد كه اوّلاً سه كسِ ايشان جمع شده باشند و نجوى كرده باشند: اَبو بكر و عمر و اَبو عبيدة بن جراح (كه امين ايشان است) چنانچه در تفسير على بن ابراهيم مذكور است. ۵ و ثانياً پنج كس شده باشند و نجوى كرده باشند. و ثالثاً يكى از آن پنج كس بيرون رفته باشد براى طلب ششم و چهار كس باقى مانده نجوى كرده باشند. و رابعاً شش كس شده باشند؛ و نجوى كرده باشند؛ پس مُشَارٌ إِلَيْهِ «ذلِكَ» خَمْسَة است.
«نَجْوى» مضاف است به «ثَلَاثَة» و مى تواند بود كه «نَجْوى» جمع «نَاجى» باشد، يا مصدر مُستعمَل در آن جمع باشد براى مبالغه. و بر اين دو تقدير، «ثَلَاثة» بدل «نَجْوى» است.
هُوَ وَاحِدٌ تا خَلْقِهِ براى بيانِ اين است كه: اين آيت را بر بودن در مكان ـ چنانچه مشبّهه خيال مى كنند ـ حمل نمى توان كرد.
وَ بِذَاكَ وَصَفَ نَفْسَهُ براى استدلالِ نقلى است بر آن بيان. وَ هُوَ بِكُلِّ تا وَالْعِلْمِ براى بيان معنى اين آيت است به روشى ديگر، غيرِ آنچه مشبّهه خيال مى كنند.
لَا بِالذَّاتِ تا آخر، براى استدلال عقلى است بر بطلان آنچه مشبّهه خيال كرده اند و به اين استدلال عقلى، واضح مى شود آنچه بعضِ موالى گفته و در حديث سابق مذكور شد.
وَ أَحَدِي، به واو عطف و فتح همزه و فتح حاء است. و مى تواند بود كه «واو» جزء كلمه باشد و بعد از آن، الف و حاء مكسوره باشد. و ياء نسبت، براى مبالغه است، مثل «أَحْمَرِي» و مراد اين است كه: قابل انقسامِ خارجى يا ذهنى نيست اصلاً.
بَائِن مِنْ خَلْقِهِ تفسير «أَحَدِيُّ الذَّات» است ولِهذَا معطوف نشده و مراد اين است كه: هيچ كائنِ فِي نَفْسِهِ در خارج، مشترك نيست ميان او و غير او؛ و هيچ چيز مثل او نيست در اين كه كمالش لِذَاتِهِ باشد.
«وَ بِذَاكَ وَصَفَ نَفْسَهُ» اشارت است به آيت سوره شورى كه: «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ ءٌ»۶ و بيان شد در شرح حديث دوّمِ باب هفدهم در شرح: «قِيلَ لَهُمْ: إِنَّ اللّهَ ـ تَبَارَكَ وَتَعَالى ـ أَلْزَمَ الْعِبَادَ» ۷ تا آخر.
بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ، آخرِ سوره فصّلت است. ۸ الْاءِحَاطَة: دور چيزى گرفتن، و علم تامّ به چيزى، و قدرت تامّ بر چيزى. و اوّل، مناسب تر است در مُحيط. و دوم مناسب تر است در «وَالْاءِحَاطَة». و سوم مناسب تر است در «بِالْاءِحَاطَة».
لَا يَعْزُبُ اقتباس از سوره سبأ است. ۹ الذَّرَّة: مورچه كوچك كه صدِ آن به وزن يك دانه جو است. الْحَوَايَة (به فتح بى نقطه، مصدر باب «ضَرَبَ»): فرو گرفتن.
يعنى: روايت است از ابن اُذَيْنَة از امام جعفر صادق عليه السلام در قولِ اللّه ـ تَبَارَكَ وَ تَعَالى ـ در سوره مجادله: نمى باشد هيچ تمهيدِ دشمنى در رازِ سه كس مگر آن كه اللّه تعالى چهارمِ ايشان است و نه پنج كس مگر آن كه اللّه تعالى ششم ايشان است، پس امام گفت در وقتى كه پرسيده شده بود از اين آيت كه: اللّه تعالى يگانه است در صفات ربوبيّت و به غايت يگانه است ذات او. جداست از خلق خود به حسبِ ذات و به اين جدايى، وصف كرده خود را در سوره شورى؛ و اللّه تعالى به هر چيز، احاطه كننده است به تسلّط و علم تامّ و قدرت.
بيانِ اين آن كه: غايب نيست از او هم وزنِ مورچه كوچك در آسمان ها و نه در زمين و نه كوچك تر از آن مورچه و نه بزرگ تر، به اعتبار تصرّف و علم، نه به اعتبار حضور ذات، چنانچه جسمى نزد جسمى حاضر باشد به اعتبار مكان؛ چه مكان ها محصور است، فرومى گيرد مكان ها را چهار جانبِ پيش و پس و راست و چپ، پس اگر احاطه اللّه تعالى به چيزها و غايب نبودنِ چيزى از او به اعتبار ذات اللّه تعالى باشد، لازم مى شود آن ذات را فروگرفتنِ سطحْ او را، يا فروگرفتن چهار جانب او را، پس قابل قسمتِ خارجى يا ذهنى خواهد بود و مدبّر و مخلوق خواهد بود.

1.زخرف (۴۳): ۸۰ .

2.الكافي، ج ۸ ، ص ۱۷۳، ح ۱۹۴.

3.الكافي، ج ۱، ص ۴۲۳، ح ۴۷.

4.مجادله (۵۸): ۷.

5.تفسير القمّى، ج ۲، ص ۳۵۶.

6.شورى (۴۲): ۱۱.

7.الكافي، ج ۱، ص ۱۲۰، ح ۲.

8.فصّلت (۴۱): ۵۴ .

9.سبأ (۳۴): ۳: «لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِى السَّمَـوَ تِ وَ لَا فِى الْأَرْضِ وَ لَا أَصْغَرُ مِن ذَ لِكَ وَ لَا أَكْبَرُ إِلَا فِى كِتَـبٍ مُّبِينٍ» .


صافي در شرح کافي ج2
360

۰.اصل: [وَ عَنْهُ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الْكُوفِيِّ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى مِثْلُهُ.] وَ فِي قَوْلِهِ تَعَالى: «مَا يَكُونُ مِن نَّجْوى ثَلثَةٍ إِلَا هُوَ رَابِعُهُمْ»۱ .

شرح: اين عبارتِ مصنّف است. و واو در نظير اين كه مى آيد نيست. و مى تواند بود كه براى عطف بر «الْحَرَكَة وَالاِنْتِقَال» در عنوانِ باب باشد، يا براى استيناف نَحوى باشد.
يعنى: و اين حديث كه مذكور مى شود، در بيانِ قول اللّه تعالى است در سوره مجادله كه: «مَا يَكُونُ مِن نَّجْوَى ثَلَـثَةٍ إِلَا هُوَ رَابِعُهُمْ» .

[حديث] پنجم

۰.اصل: [عَنْهُ، عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ ] عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام فِي قَوْلِهِ تَعَالى:«مَا يَكُونُ مِن نَّجْوى ثَلاثَةٍ إِلَا هُوَ رَابِعُهُمْ وَ لَاخَمْسَةٍ إِلَا هُوَ سَادِسُهُمْ»فَقَالَ:«هُوَ وَاحِدٌ وَ أَحَدَيُّ الذَّاتِ، بَائِنٌ مِنْ خَلْقِهِ، وَبِذَاكَ وَصَفَ نَفْسَهُ، وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ بِالْاءِشْرَافِ وَالْاءِحَاطَةِ وَالْقُدْرَةِ «لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِى السَّماواتِ وَلَا فِى الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَلَا أَكْبَرُ»۲ بِالْاءِحَاطَةِ وَالْعِلْمِ، لَا بِالذَّاتِ؛ لِأَنَّ الْأَمَاكِنَ مَحْدُودَةٌ تَحْوِيهَا حُدُودٌ أَرْبَعَةٌ، فَإِذَا كَانَ بِالذَّاتِ لَزِمَهَا الْحَوَايَةُ».

1.مجادله (۵۸): ۷.

2.يونس (۱۰): ۶۱.

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین ؛ احمدی جلفایی، حمید
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 64697
صفحه از 612
پرینت  ارسال به