397
صافي در شرح کافي ج2

[حديث] دوم

۰.اصل: [عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى، عَنِ الْحَجَّالِ، عَنْ ثَعْلَبَةَ] عَنْ حُمْرَانَ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ عليه السلا۱عَنْ قَوْلِ اللّه ِ عَزَّ وَجَلَّ :«وَرُوحٌ مِّنْهُ»۲قَالَ:«هِيَ رُوحُ اللّه ِ مَخْلُوقَةٌ، خَلَقَهَا اللّه ُ فِي آدَمَ وَعِيسى».

شرح: در سوره نساء چنين است: «إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَآ إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ» : ۳ جز اين نيست كه مسيح ـ كه عيسى بن مريم باشد ـ فرستاده اللّه تعالى است سوى خلايق. و همان سخن اللّه تعالى است كه گفته كه: هيچ زمانى خالى از حجّتى نباشد، انداخته آن را سوى مريم بى پدر و روحى است از جانبِ اللّه تعالى.
مَخْلُوقَةٌ خبر ديگر مبتداست. مراد اين است كه: اين روح ـ كه منسوب به اللّه تعالى است ـ مخلوق اوست، پس تسميه آن به روح، به اعتبار اين است كه زندگىِ خلايق به آن است، نه آن كه زندگى او به آن باشد.
خَلَقَهَا اللّهُ فِي آدَمَ اشارت است به آيت: «وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِى»۴ از سوره ص.
وَ عِيسى اشارت به اين است كه حمل روح بر عيسى مانند حملِ «كَلِمَتُهُ» مَجاز است؛ چه روح ـ فِي الْحَقِيقَة ـ احكامى است كه سوى عيسى وحى شده، چنانچه او مصداقِ «كَلِمَتُهُ» است.
يعنى: روايت است از حمران (به ضمّ حاء بى نقطه و سكون ميم) گفت: پرسيدم امام جعفر صادق عليه السلام را از قول اللّه تعالى در سوره نساء: «وَرُوحٌ مِّنْهُ» . امام گفت كه: آن روح، مضاف به اللّه است، آفريده اى است كه آفريده آن را اللّه در آدم و عيسى.

1.م كافى مطبوع: «أبا جعفر».

2.نساء (۴): ۱۷۱.

3.نساء (۴): ۱۷۱.

4.حجر (۱۵): ۲۹؛ ص (۳۸): ۷۲.


صافي در شرح کافي ج2
396

باب بيست و يكم

اصل: بَابُ الرُّوحِ

شرح: اين باب، بيانِ روح است كه مضاف به اللّه تعالى شده در قرآن. در اين باب، چهار حديث است.

[حديث] اوّل

۰.اصل: [عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ، عَنِ الْأَحْوَلِ، قَالَ : ]سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام عَنِ الرُّوحِ الَّتِي فِي آدَمَ، وَقَوْلُهُ۱:«فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِى»۲قَالَ:«هذِهِ رُوحٌ مَخْلُوقَةٌ، وَالرُّوحُ الَّتِي فِي عِيسى مَخْلُوقَةٌ».

شرح: الرُّوح (به ضمّ راء و سكون واو): آنچه به آن زندگى زنده است. و آن، جسمِ هوايى است. و اطلاقِ روح بر جبرئيل و كتاب الهى و رسول و وصى، بر سبيل تشبيه است؛ چه هر كدام از آنها مانند روح است براى مكلّفان؛ چه اگر نمى بود، يك صاحبِ حيات، باقى نمى ماند.
يعنى: پرسيدم امام جعفر صادق عليه السلام را از روحى كه در آدم بود و از قولِ اللّه تعالى در سوره ص: پس چون ساختم آدم را و دميدم در او روحى را از جمله روح خود. گفت كه: اين روحى است مخلوق و آن روح كه در عيسى است كه مذكور شده در سوره نساء نيز مخلوق است. مراد اين است كه: چيزى نيست كه زندگى اللّه تعالى به آن باشد، مانند روح زيد و عمرو؛ بلكه مخلوقِ اللّه تعالى و [بر] گزيده اوست از ميان روح ها. يا مراد به نفخِ روح، وحى و بعثت به رسالت است.

1.كافى مطبوع: «قوله» بدون واو.

2.حجر (۱۵): ۲۹؛ ص (۳۸): ۷۲.

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین ؛ احمدی جلفایی، حمید
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 53243
صفحه از 612
پرینت  ارسال به