405
صافي در شرح کافي ج2

صافي در شرح کافي ج2
404

۰.اصل:«فَتَبَارَكَ ۱ الَّذِي لَا يَبْلُغُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ، وَلَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ، وَتَعَالَى الَّذِي لَيْسَ لَهُ وَقْتٌ مَعْدُودٌ، وَلَا أَجَلٌ مَمْدُودٌ، وَلَا نَعْتٌ مَحْدُودٌ».

شرح: فاء براى تفريع بر وَحَالَ دُونَ غَيْبِهِ تا آخر است، يا براى تفريع بر كَلَّ دُونَ صِفَاتِهِ تا آخر است. لام در لَهُ براى ملكيّت است، به اعتبار اين كه هر يك از وقت حوادث و اجل آنها و نَعت اهلِ نعت، مخلوق اللّه تعالى است.
وَقْت اين جا، عبارت است از مدّت كون حادث در جانبِ ماضى. و أَجَل اين جا، عبارت است از مدّت كون حادث در جانب مستقبل به قرينه مقابله. و نَعْت (به فتح نون و سكون عين بى نقطه و تاء دو نقطه در بالا) عبارت است از بيانِ عظمت. صاحب قاموس گفته كه: «الْوَقْتُ: الْمِقْدَارُ مِنَ الدَّهْرِ، وَأَكْثَرُ مَا يُسْتَعْمَلُ فِي الْمَاضِي». ۲ و گفته كه: «الْأَجَلُ، مُحَرَّكَةٌ: غَايَةُ الْوَقْتِ فِي الْمَوْتِ، وَحُلُولُ الدِّينِ، وَمُدَّةُ الشَّيْءِ». ۳ و ابن اثير در نهاية گفته كه: «النَّعْتُ: وَصْفُ الشَّيْءِ بِمَا فِيهِ مِنْ حُسْنٍ، وَلَا يُقَالُ فِي الْقَبِيحِ إِلَا أَنْ يَتَكَلَّفَ مُتَكَلِّفٌ، فَيَقُولُ: نَعْتُ سُوءٍ وَالْوَصْفُ يُقَالُ فِي الْحُسْنِ وَالْقَبِيحِ» ۴ .
هر يك از وقت و اَجل و نعت، موصوف است. و لَيْسَ لَهُ وَقْتٌ مَعْدُودٌ به معنى اين است كه: هيچ وقتى كه ظرفِ كون و بقاى حادثى باشد، معدودِ دم به دم نيست به اعتبار مقادير انفاس و مانند آنها، موافق آنچه مى آيد در «كِتَابُ الْجَنَائِزِ» در حديث سى و سوّمِ آخر ابواب كه: «قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام : قَوْلُ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ: «إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا»۵ قَالَ: مَا هُوَ عِنْدَكَ؟ قُلْتُ: عَدَدُ الْأَيَّامِ. قَالَ: إِنَّ الْابَاءَ وَالْأُمَّهَاتِ يُحْصُونَ ذلِكَ، لَا وَلكِنَّهُ عَدَدُ الْأَنْفَاسِ» ۶ .
و چون نسبتِ شمردنِ انفاس و مانند آنها سوى اللّه تعالى به نوعى از مَجاز است، پس نفى معدوديّت وقت، مطلقاً صحيح است.
وَلَا أَجَلٌ مَمْدُودٌ به معنى اين است كه اجلى كه ظرف وجودِ حوادث دنيا است در مستقبل و مبدأ آن حال است، كشيده نيست إِلى غَيْرِ النِّهَايَة، بلكه منتهى مى شود موافق آنچه در نهج البلاغة است در خطبه اى كه اوّلش: «مَا وَحَّدَهُ مَنْ كَيَّفَهُ» است كه: «وَإِنَّهُ يَعُودُ سُبْحَانَهُ بَعْدَ فَنَاءِ الدُّنْيَا وَحْدَهُ لَا شَيْءَ مَعَهُ كَمَا كَانَ قَبْلَ ابْتِدَاءِهَا كَذلِكَ يَكُونُ بَعْدَ فَنَائِهَا بِلَا وَقْتٍ وَلَا مَكَانٍ وَلَا حِينٍ وَلَا زَمَانٍ، عُدِمَتْ عِنْدَ ذلِكَ الْاجَالُ وَالْأَوْقَاتُ، وَزَالَتِ السِّنُونِ وَالسَّاعَاتُ ـ تا قول او عليه السلام كه: ـ ثُمَّ يُعِيدُهَا بَعْدَ الْفَنَاءِ» ۷ .
وَلَا نَعْتٌ مَحْدُودٌ (به حاء بى نقطه و دو دال بى نقطه) به معنى اين است كه: بيان قدر عظمت او كسى نمى تواند كرد، چنانچه مى آيد كه «الْوَاصِفُونَ لَايَبْلُغُونَ نَعْتَهُ» موافق آيت سوره زمر: «وَ مَا قَدَرُواْ اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ»۸ و بيان شد در شرح حديث يازدهمِ باب دهم.
يعنى: پس به غايت كامل است كسى كه نمى رسد به تشخّص او دورِ روى قصدها در راه طلب. و درنمى يابد كنه ذات او را فرو رفتنِ زيركى ها در درياى فكر. و به غايت منزّه است از هر نقصان و قبيح؛ كسى كه نيست براى او در مخلوقات او وقتى كه شمرده شده باشد دم به دم و نه اَجلى كه غير متناهى باشد و نه بيانِ عظمتى كه محصور باشد.

1.كافى مطبوع: + «اللّه ».

2.القاموس المحيط، ج ۱، ص ۱۶۰ (وقت).

3.القاموس المحيط، ج ۳، ص ۳۲۷ (أجل).

4.النهاية، ج ۵ ، ص ۷۹ (نعت).

5.مريم (۱۹): ۸۴ .

6.الكافي، ج ۳، ص ۲۵۹، ح ۳۳.

7.نهج البلاغة، ص ۲۷۶، خطبه ۱۸۶.

8.انعام (۶): ۹۱؛ حجّ (۲۲): ۷۴؛ زمر (۳۹): ۶۷.

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین ؛ احمدی جلفایی، حمید
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 77502
صفحه از 612
پرینت  ارسال به