447
صافي در شرح کافي ج2

صافي در شرح کافي ج2
446

۰.اصل:«الْوَاحِدُ بِلَا تَأْوِيلِ عَدَدٍ، وَالْخَالِقُ لَا بِمَعْنى حَرَكَةٍ، وَالْبَصِيرُ لَا بِأَدَاةٍ، وَالسَّمِيعُ لَا بِتَفْرِيقِ آلَةٍ، وَالشَّاهِدُ لَا بِمُمَاسَّةٍ، وَالْبَاطِنُ لَا بِاجْتِنَانٍ، وَالظَّاهِرُ الْبَائِنُ لَا بِتَرَاخِي مَسَافَةٍ».

شرح: الْخَالِقُ لَا بِمَعْنى حَرَكَةٍ اشارت است به بطلان تجرّد غير اللّه تعالى، موافق آنچه بيان شد در شرح حديث سابق.
الْالَة (به همزه و الف و تخفيف لام): شدت؛ و اين جا عبارت است از شدّت كوفته شدن، يا كنده شدن كه تفريق صوت كند در نواحى و به گوش ها رساند. و مقصود اين است كه: اللّه تعالى مى شنود آوازى را كه غير او هيچ كس نمى شنود؛ چون شدّتى تفريق آن نكرده، مثل آنچه مى آيد در «كِتَابُ الْحَجِّ» در حديث يازدهمِ «بَابُ حَجِّ الْأَنْبِيَاءِ عليهم السلام » ـ كه باب هشتم است ـ كه: «أَنَا أَسْمَعُ صَوْتَ هذِهِ فِي بَطْنِ هذِهِ الصَّخْرَةِ فِي قَعْرِ هذَا الْبَحْرِ» ۱ .
يعنى: يك است نه به برگردانيدن سوى عدد، به معنى اين كه يكتاى بى همتاست. و آفريننده به تدبير است، نه به بازگشت جنبيدن خودش در مكان. و بيناست نه به مدد چشم. و شنواست نه به پراكنده كردن شدّتى آواز را. و حاضر است نه به پهلوى چيزى بودن. و درون است نه به پنهان بودن در ميان چيزى. و بيرون جداست نه به دورى راه ميان او و ديگران.

۰.اصل:«أَزَلُهُ نَهْيٌ ۲ لِمَحَاوِلِ ۳ الْأَفْكَارِ، وَدَوَامُهُ رَدْعٌ لِطَامِحَاتِ الْعُقُولِ، قَدْ حَسَرَ كُنْهُهُ نَوَافِذَ الْأَبْصَارِ، وَقَمَعَ وُجُودُهُ حَوَائِلَ الْأَوْهَامِ».

شرح: در اين فقره، چهار كلام است:
اوّل: براى بيان منافات ميان ازليّت اللّه تعالى و ميان معلوميّت كنه اوست.
دوم: براى بيان نفى تغيّر اللّه تعالى در صفات ذات است.
سوم: استيناف بيانى براى اوّل است.
چهارم: استيناف بيانى براى دوم است. و فقره آينده براى توضيح اوّل است.
أَزَل (به فتح همزه و به فتح زاء با نقطه) بيان شد در شرح اين حديث.
نَهْي (به فتح نون و سكون هاء) مصدر باب «مَنَعَ» است و به معنى اسم فاعلِ مستعمل شده براى مبالغه [است]. و در بعض نسخ: «نَهْيَة» به ضمّ نون و سكون هاء و ياء دو نقطه در پايين و تاء است و آن، اسم مصدر است.
مَحَاوِل (به فتح ميم و حاء بى نقطه و الف و كسر واو) جمع «مُحَاول» به ضمّ ميم است ـ مثل مَفاتح و مُفاتح ـ مأخوذ است از «مُحَاوَلَة» به معنى قصد كارى؛ و اين جا عبارت است از قصد كنندگانِ بيان كنه اللّه تعالى. نسبت محاوله به اَفكار، به نوعى از مَجاز است.
الدَّوَام (به فتح دال بى نقطه، مصدر باب «نَصَرَ» و «عَلِمَ»): استمرار بر يك حال؛ و آن، ضدّ تغيّر در صفات ذات است، خواه به زياده و خواه به نقصان و خواه به زوال و خواه به حدوث.
الرَّدْع (به فتح راء بى نقطه و سكون دال بى نقطه و عين بى نقطه، مصدر باب «مَنَعَ»): برگردانيدن؛ و مراد اين جا برگرداننده است.
الطَّامِحَات (به طاء بى نقطه و كسر ميم و حاء بى نقطه): مرتفع ها از پيش خود به خود رأيى و خود پسندى، مثل فلاسفه كه مى گويند كه: علم به حوادث ندارد مگر در وقت حدوث آنها. و مثل بعض متكلّمين كه مى گويند كه: «عِلْمُهُ بِأَنَّ الشَّيْءَ سَيَكُونُ غَيْرُ عِلْمِهِ بِهِ حِينَ كَانَ».
عُقُول، به ضمّ عين بى نقطه و ضمّ قاف است.
الْحَسْر (به فتح حاء بى نقطه و سكون سين بى نقطه و راء بى نقطه، مصدر باب «نَصَرَ» و «ضَرَبَ»): مانده كردن.
الْكُنْه (به ضمّ كاف و سكون نون و هاء): حقيقت.
النَّوَافِذ (به نون و فاء و ذال با نقطه): گذراها.
الْأَبْصَار (به فتح همزه، جمع بَصَر): ديده ورى ها.
الْقَمْع (به فتح قاف و سكون ميم و عين بى نقطه، مصدر باب «مَنَعَ»): سركوفتن.
الْوُجُود (به ضمّ واو، مصدر باب «ضَرَبَ»): دارايى؛ و مراد اين جا، استجماع جميع صفات كمال است كه دليل استمرار بر يك حال است.
الْحَوَائِل (به فتح حاء بى نقطه و كسر همزه): كج روان. صاحب قاموس گفته كه: «وَكُلُّ مَا تَحَوَّلَ أَوْ تَغَيَّرَ مِنَ الاِسْتِوَاءِ إِلَى الْعِوَجِ فَقَدْ حَالَ». ۴ و در بعض نسخ به جيم است به معنى جولان كنندگان و هرزه گردان.
يعنى: قِدَمِ اللّه تعالى، به غايت نهى كننده است مر قصد كنندگانِ بيانِ كنه او را از جمله فكرها. و استمرار اللّه تعالى بر يك حال، به غايت برگرداننده است مر پيش خود برپايان را از جمله خردها. بيانِ اين آن كه: به تحقيق مانده كرده كنه ذات او گذراهاى بصيرت ها را و سركوفته استجماعِ او كج روان گمان ها را.

1.الكافي، ج ۴، ص ۲۱۴، ح ۱۱.

2.كافى مطبوع: «نُهيَة».

3.كافى مطبوع: «لمجاول» به جيم با نقطه.

4.القاموس المحيط، ج ۳، ص ۳۶۳ (حول).

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین ؛ احمدی جلفایی، حمید
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 67463
صفحه از 612
پرینت  ارسال به