شرح: مراد به استثناء، تعليق بر مشيّت است به گفتنِ «إِلَا أَنْ يَشَاءَ اللّهُ» به اعتبار وقت معيّن، نه به اعتبار اصل وقوع. و تعديه آن به «عَلى» به تضمين معنى شرطِ اقرار او به جهل خود است، چنانچه گفته در سوره جنّ: «قُلْ إِنْ أَدْرِى أَقَرِيبٌ مَّا تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّى أَمَدًا» . ۱ و بَدا، در قسم دوم مى رود، نه در قسم اوّل.
يعنى: روايت است از امام جعفر صادق عليه السلام گفت كه: به درستى كه اللّه ـ جَلَّ وَ عَزَّ ـ خبردار كرد محمّد صلى الله عليه و آله را به هر چه شده از وقتى كه شروع شده دنيا و به هر چه مى شود تا آخر شدنِ دنيا. و خبردار كرد او را در بعضِ آنچه مى شود به وقت معيّنِ آن و استثنا كرد بر او در باقى كه مجهولِ او گذاشته، به اعتبار وقت معيّن؛ اگر خواهد تقديم مى كند و اگر خواهد تأخير مى كند و اگر خواهد اثبات مى كند.
[حديث] شانزدهم
۰.اصل: [عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ ، عَنْ أَبِيهِ] عَنِ الرَّيَّانِ بْنِ الصَّلْتِ، قَالَ: سَمِعْتُ الرِّضَا عليه السلام يَقُولُ:«مَا بَعَثَ اللّه ُ نَبِيّاً قَطُّ إِلَا بِتَحْرِيمِ الْخَمْرِ، وَأَنْ يُقِرَّ لِلّهِ بِالْبَدَاءِ».
شرح: روايت است از رَيّان (به فتح راء بى نقطه و تشديد ياء دو نقطه در پايين) ابن صَلت (به فتح صاد بى نقطه و سكون لام و تاء دو نقطه در بالا) گفت كه: شنيدم از امام رضا عليه السلام كه مى گفت كه: نفرستاده اللّه تعالى پيغمبرى هرگز، مگر به حرام كردنِ شراب مسكر و اين كه اقرار كند براى اللّه تعالى به بَدا، كه بيان شد در شرح عنوان باب.
[حديث] هفدهم
۰.اصل: [الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ] عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ، قَالَ: سُئِلَ الْعَالِمُ عليه السلام :كَيْفَ عَلِمَ اللّه ِ؟
شرح: مى تواند بود كه مراد به عالم در اين جا، صاحب الزمان عليه السلام باشد و به توسّط يكى از سُفَرا، يا بى واسطه به مُعَلّى رسيده باشد. و مى تواند بود كه مراد، امام حسن عسكرى عليه السلام ، يا ديگرى از ائمّه سابق بر او باشد.
عَلِمَ به لفظ ماضى معلوم است. و مى تواند بود كه مصدر باشد.
يعنى: روايت است از معلّى بن محمّد گفت كه: پرسيده شد امام عليه السلام كه: چگونه دانست اللّه تعالى اين نظامِ مخلوقات را؟
مراد اين است كه: آيا علم او ازلى و مقدّم است بر احداثِ او عالم را، يا نه؟ و اگر مقدّم باشد، آيا لازم مى آيد كه او فاعلِ موجب باشد، يا نه بلكه مختار است و خلافِ معلومِ خود مى تواند كرد؟