[حديث ] دوم
۰.اصل: [وَرَوَاهُ أَيْضاً عَنْ أَبِيهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ عِمْرَانَ ]عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عليهماالسلام ، قَالَ :«لَا يَكُونُ شَيْءٌ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ إِلَا بِسَبْعٍ: بِقَضَاءٍ، وَقَدَرٍ، وَإِرَادَةٍ، وَمَشِيئَةٍ، وَكِتَابٍ، وَأَجَلٍ، وَإِذْنٍ، فَمَنْ زَعَمَ غَيْرَ هذَا، فَقَدْ كَذَبَ عَلَى اللّه ِ، أَوْ رَدَّ عَلَى اللّه ِ عَزَّ وَجَلَّ».
شرح: روايت است از امام موسى كاظم عليه السلام گفت كه: نمى باشد چيزى از افعال و تروك بندگان در طاعَت ها و نه در معصيت مگر با هفت خصلت ؛ و ترتيب چهار خصلت را برعكسِ ترتيب حديث سابق آورد ، براى اين كه به بعض ذهن ها نزديك تر است . و اِذن را بعد از كِتاب و اَجَل ذكر كرد تا ظاهر شود كه اذن براى ردّ بر معتزله در مسأله ديگر است غير مسئله اى كه خصال اَربعِ اوّل در آن مسئله ردّ بر ايشان است ، چنانچه بيان شد در شرح حديث سابق ، پس هر كه دعوى غيرِ آن كند ، پس دروغ بر اللّه ـ عَزَّ و جَلَّ ـ گفته ، يا ردّ سخن اللّه ـ عَزَّ و جَلَّ ـ در محكمات قرآن كرده . شك از راوى است و از كلامِ امام نيست.