571
صافي در شرح کافي ج2

شرح: مراد به جبر ، قدر مشتركِ ميان مذهب جَهميّه و اَشاعره و فلاسفه است . و مراد به تفويض ، مذهب معتزله است .
مَثَلُ ذلِكَ ، به فتح ميم و فتح ثاء سه نقطه است و مراد ، نظير مَا نَحْنُ فِيهِ است كه ظاهر مى شود از آن مَا نَحْنُ فِيه و از جمله مَا نَحْنُ فِيه نيست .
فَنَهَيْتَهُ نظير نفىِ تفويض است .
فَلَمْ يَنْتَهِ فَتَرَكْتَهُ ، فَفَعَلَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةَ ، نظير «أَمْرٌ بَيْنَ الْأَمْرَيْنِ» است .
فَلَيْسَ تا آخر ، نظير نفى جبر است .
أَمَرْتَهُ به تخفيف ميم است ، بنابر اين كه امر به معصيت ، نظير جبر بر معصيت است .
و فاضل مدقّق ، مولانا محمّد امين استرآبادى ـ رَحِمَهُ اللّهُ تَعَالى ـ در حواشى كافي گفته كه : «يعنى كَمَا لَا يَسْتَلْزِمُ الْأَمْرُ بِالْمَعْصِيَةِ لَا يَسْتَلْزِمُ التَّفْوِيضُ» ۱ .
يعنى: روايت است از محمّد بن يحيى ، از كسى كه خبر داد او را از امام جعفر صادق عليه السلام گفت كه: نيست جبر و نيست تفويض ، وليك كارى است ميانِ اين دو كار .
راوى گفت كه: گفتم كه: و چيست كار ميان اين دو كار؟
گفت كه: نظير آن ، حالِ مردى است كه ديدى او را كه مشرف بر معصيتى شده ، پس نهى كردى او را از آن ، پس قبول نكرد ، پس ترك كردى او را و لطفى با او نكردى كه باعثِ ترك آن معصيت شود ، پس كرد آن معصيت را ؛ پس نيست از آن حيثيّت كه قبول نكرد از تو ، پس تو واگذاشتى او را ، اين كه تو كسى باشى كه امر كرده باشى او را به معصيت.

[حديث ] چهاردهم

۰.اصل: [عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيِّ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ، عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ:«اللّه ُ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُكَلِّفَ النَّاسَ مَا لَا يُطِيقُونَ، وَاللّه ُ أَعَزُّ مِنْ أَنْ يَكُونَ فِي سُلْطَانِهِ مَا لَا يُرِيدُ».

1.به مصدر اين سخن ، دسترسى نيافتيم .


صافي در شرح کافي ج2
570

شرح: مراد به جبر اين جا ، قدر مشتركِ ميان مذهب جَهميّه و مذهب اَشاعره و مذهب فلاسفه است .
و مراد به استطاعت اين جا ، استقلال در قدرت است كه مذهب معتزله است ، خواه به اين روش كه فعل بنده در تحت مشيّت و اراده و قدر و قضاى الهى نباشد و خواه به اين روش كه فعل بنده موقوف بر اذن الهى نباشد . و بيانِ اينها همه شد در شرح عنوانِ اين باب .
قَدْ نَظَمْتُ لَكَ كُلَّ شَيْءٍ تُرِيدُ ، كلام امام رضا عليه السلام است و مراد اين است كه : به تحقيق بيان كردم براى تو هر چه را كه در كار دارى.
يعنى: روايت است از احمد بن محمّد بن ابى نصر ، گفت كه: گفتم امام رضا عليه السلام را كه: به درستى كه بعضِ ياران ما اعتقادِ جبر مى دارد و بعضِ ايشان اعتقاد استطاعت مى دارد؟
راوى گفت كه: پس امام عليه السلام گفت مرا كه: بنويس : بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ، گفت امام زين العابدين عليه السلام كه: گفت اللّه عَزَّ و جَلَّ ...
باقى ظاهر است از آنچه گذشت در شرح حديث ششمِ باب بيست و ششم.

[حديث ] سيزدهم

۰.اصل: [مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ، عَنْ حُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيى، عَمَّنْ حَدَّثَهُ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ:«لَا جَبْرَ وَلَا تَفْوِيضَ، وَلكِنْ أَمْرٌ بَيْنَ أَمْرَيْنِ».
قَالَ: قُلْتُ: وَمَا أَمْرٌ بَيْنَ أَمْرَيْنِ؟ قَالَ: «مَثَلُ ذلِكَ: رَجُلٌ رَأَيْتَهُ عَلى مَعْصِيَةٍ، فَنَهَيْتَهُ، فَلَمْ يَنْتَهِ، فَتَرَكْتَهُ، فَفَعَلَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةَ؛ فَلَيْسَ حَيْثُ لَمْ يَقْبَلْ مِنْكَ فَتَرَكْتَهُ كُنْتَ أَنْتَ الَّذِي أَمَرْتَهُ بِالْمَعْصِيَةِ».

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین ؛ احمدی جلفایی، حمید
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 53301
صفحه از 612
پرینت  ارسال به