577
صافي در شرح کافي ج2

۰.اصل: قَالَ: فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام :«إِنَّ اللّه َ خَلَقَ خَلْقاً، فَجَعَلَ فِيهِمْ آلَةَ الِاسْتِطَاعَةِ، ثُمَّ لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِمْ، فَهُمْ مُسْتَطِيعُونَ لِلْفِعْلِ وَقْتَ الْفِعْلِ مَعَ الْفِعْلِ إِذَا فَعَلُوا ذلِكَ الْفِعْلَ» .

شرح: فَاء در فَجَعَلَ براى تعقيب است .
الْالَة : چيزى كه مدد شود در كارى . و اضافه آن ، لاميّه است . و مراد ، حالتى است كه به آن مخلوقان ، مهيّاى استطاعت مى شوند پيش از وقتِ فعلْ بى بودنِ استطاعت .
ثُمَّ براى تعجّب است ، يا براى تراخى در زمان است ، تا اشارت شود به اين كه از اوّل وقت حصولِ آلت استطاعت تا وقت فعل مكلّفٌ بِه ، مدّتى مديد مى باشد ، مثل زمانى كه از سنّ تمييز تا سنّ بلوغ و تكليف به ايمانِ به ربّ العالمين است.
لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِمْ براى نفى تفويض اوّلِ معتزله در وقت فعل است كه گذشت در شرح عنوان باب سابق ، يا براى نفى هر يك از تفويضِ اوّل و تفويض دوم است ؛ چه ممكن است كه در وقت فعل ، فراموش كنند مُكلّفٌ بِه را .
وَقْتَ الْفِعْلِ مَعَ الْفِعْلِ إِذَا فَعَلُوا ذلِكَ الْفِعْلَ ، براى بيان اين است كه : استطاعت ، بلكه اصل قدرت ، پيش از وقت فعل نمى باشد ، و إلّا تفويض دوّمِ معتزله لازم مى آيد . و در وقت فعل نيز استطاعت كامل ، بى تعلّق مشيّت الهى به شروع و اتمام نمى باشد ، و اِلّا تفويض اوّلِ معتزله لازم مى آيد . و اين منافات ندارد با اين كه در وقت فعل استطاعت به قدرى كه صحيح باشد ، تكليف ، متحقّق باشد .
فَاء در فَهُمْ براى بيان فَجَعَلَ تا آخر است و مى تواند بود كه براى تفريع بر آن باشد.
يعنى: بصرى گفت كه: پس گفت او را امام جعفر صادق عليه السلام كه: به درستى كه اللّه تعالى خلق كرد قسمى از مخلوقين خود را كه قابل تكليف باشند ، پس كرد در ايشان پيش از وقت فعلِ مُكلَّفٌ بِه ، آلت وسعت در قدرت بر مكلّفٌ بِه را بى وسعت در قدرت بر آن ، بلكه بى اصل قدرت بر آن نيز ، بعد از آن در وقتِ فعلِ مُكلّفٌ بِه تفويض نكرد سوى ايشان .
بيانِ اين آن كه : ايشان ، وسعت در قدرت بر فعلِ مكلّفٌ بِه دارند در وقتى كه مطلوب شده فعل از ايشان كه در آن وقت به جا آورند و با وقوع آن فعل از ايشان و با تمام كردنِ ايشان آن فعل را .


صافي در شرح کافي ج2
576

[حديث ] دوم

۰.اصل: [مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى وَعَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ جَمِيعاً، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ ]عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ وَعَبْدِ اللّه ِ بْنِ يَزِيدَ جَمِيعاً، عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الْبَصْرَةِ، قَالَ:سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام عَنِ الِاسْتِطَاعَةِ .

شرح: چون حسن بصرى از معتزله بوده و قائل بوده به استقلال بنده در قدرت به تفويضِ دوّمِ معتزله و اين مرد آن را شنيده بوده ، اين سؤال كرده [است] .
يعنى: روايت است از على بن حكم و عبد اللّه بن يزيد (به ياء دو نقطه در پايين مفتوحه) همگى از مردى از اهل بصره ، گفت كه: پرسيدم امام جعفر صادق عليه السلام را از وسعت تامّ در قدرت بنده بر مُكلّفٌ بِه كه چه وقت مى باشد و چگونه مى باشد؟

۰.اصل: فَقَالَ أَبُو عَبْدِاللّه ِ عليه السلام :«أَ تَسْتَطِيعُ أَنْ تَعْمَلَ مَا لَمْ يُكَوَّنْ؟» ، قَالَ: لَا، قَالَ: «فَتَسْتَطِيعُ أَنْ تَنْتَهِيَ عَمَّا قَدْ كُوِّنَ؟» قَالَ: لَا، قَالَ: فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام : «فَمَتى أَنْتَ مُسْتَطِيعٌ؟» ، قَالَ: لَا أَدْرِي.

شرح: قَالَ : لَا و نظايرش از قبيل التفات از تكلّم سوى غيبت است ، يا كلام على بن حكم و عبد اللّه بن يزيد است و از قبيل تغليبِ حال حكايت بر حالِ مَحكى است ، نظير آنچه مى آيد در «كِتَابُ الصَّلَاةِ» در حديث دوّمِ باب اوّل كه : «نَادى إِبْلِيسُ يَا وَيْلَه» ۱ . و بر هر تقدير ، مقصود امام عليه السلام از دو سؤال اوّل ، تقرير اين است كه : استطاعت ، بعد از وقت فعل نمى باشد ، و اين ، براى تمهيدِ بيان حق است.
يعنى: پس گفت امام جعفر صادق عليه السلام كه: آيا وسعتِ تامّ در قدرت دارى كه كنى اَلْحَال عبادتى را كه نشده در زمان ماضى به عنوان ادا نه قضا؟
بصرى گفت كه: نه .
امام عليه السلام گفت كه: پس آيا وسعت تامّ در قدرت دارى كه خود را نگاه دارى ، اَلْحَال از معصيتى كه كرده شده در زمان ماضى به عنوانى كه از زمان ماضى رفع شود؟
گفت كه: نه .
بصرى گفت كه: پس گفت او را امام جعفر صادق عليه السلام كه: پس چه وقت تو وسعت تامّ در قدرت بر مكلّفٌ بِه دارى ، آيا پيش از وقت فعل ، يا وقت فعل مطلقاً ، يا وقت فعل با قيدى؟
گفت كه: نمى دانم.

1.الكافي ، ج ۳ ، ص ۲۶۴ ، ح ۲ .

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین ؛ احمدی جلفایی، حمید
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 64626
صفحه از 612
پرینت  ارسال به