589
صافي در شرح کافي ج2

[حديث ] سوم

۰.اصل: [عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ، عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ ]عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ، عَنْ حَمْزَةَ بْنِ مُحَمَّدٍ الطَّيَّارِ : عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام فِي قَوْلِ اللّه ِ عَزَّ وَجَلَّ :«وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْمَا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ»۱، قَالَ :«حَتّى يُعَرِّفَهُمْ مَا يُرْضِيهِ وَمَا يُسْخِطُهُ» .

شرح: حَتّى اين جا ، براى استثناى منقطع است.
يعنى: روايت است از ثعلبة بن ميمون ، از حمزة بن محمّد طيّار ، از امام جعفر صادق عليه السلام در قول اللّه ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ در سوره توبه : و هرگز نبوده اين كه اللّه تعالى در حيرت گذارد جماعتى را بعد از آن كه به ايشان رسول و كتاب فرستاده باشد ، ليك ظاهر مى سازد به محكماتِ كتاب خود براى آن جماعت ، چيزى را كه به آن خود را نگاه دارند از انكار ربوبيّت به خودرأيى در مُختلفٌ فِيه ، بعد از رفتن رسول از دنيا . امام گفت كه: مراد اين است كه : ليك مى شناساند بعد از رسول به ايشان ، امام حقّى را كه پيروى او اللّه تعالى را راضى مى كند و امام ضلالتى را كه پيروى او اللّه تعالى را به غضب مى آورد .

۰.اصل: وَقَالَ:«فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا»۲، قَالَ:«بَيَّنَ لَهَا مَا تَأْتِي وَمَا تَتْرُكُ» .

شرح: وَقَالَ عبارتِ ثَعلبه است . و ضمير مستتر ، راجع به حمزه است .
مَا دو جا ، مصدريّه است . و مَا تَأْتِي تفسير فُجُورَهَا است . و مَا تَتْرُكُ تفسير تَقْويهَا است . و مراد اين است كه : به شواهد ربوبيّت معلوم او ساخت كه هر كارى كه به سر خود كند ، بى سؤالِ اَهْل الذِّكر ، فُجور است و ترك آن تا وقتى كه سؤال كند تقوى است.
يعنى: و حمزه گفت: اين آيت را از سوره شمس كه: پس الهام كرد نفس را بى باكى آن نفس و خوددارى آن نفس.
امام گفت كه: مراد اين است كه : بيان كرد براى آن نفس ، حال ارتكاب مشتبهات را و حال خوددارى از مشتبهات را.

1.توبه (۹) : ۱۱۵ .

2.شمس (۹۱) : ۸ .


صافي در شرح کافي ج2
588

[حديث ] دوم

۰.اصل: [مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى وَغَيْرُهُ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ ]عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَكِيمٍ، قَالَ : قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام : الْمَعْرِفَةُ مِنْ صُنْعِ مَنْ هِيَ؟ قَالَ:«مِنْ صُنْعِ اللّه ِ، لَيْسَ لِلْعِبَادِ فِيهَا صُنْعٌ».

شرح: مراد به معرفت اين جا ، علم به ربوبيّت ربّ العالمين و علم به رسالت رسولى براى هر زمانى و علم به وصى عالم به جميع احكام بعد از وفات آن رسول در هر زمان است .
مِنْ صُنْع مَنْ هِيَ ، سؤال است از اين كه حصول آن علم ها در مكلّفان ، آيا به تدبير اللّه تعالى است ، يا به سعى و تدبير مكلّفان است؟ و حاصل جواب اين است كه به تدبيرِ اللّه تعالى است؛ و مراد اين است كه : هر كس كه به سنّ تميز رسيده ، اللّه تعالى چنان كرده كه او نظر در مخلوقى به قولِ «كُنْ» و محضِ نفوذ اراده كرده و ربّ خود را دانسته ، پس اگر منكر شود ، به هوا و هوس و مكابره خواهد بود.
پس هر كه ربّ خود را دانست ، مى داند كه خلق آدميان عبث نيست ، بلكه براى تكليف و دار جزاست و علم به رسالتِ رسول به هم مى رساند به معجزات كه به تدبير اللّه تعالى است و همچنين علم به وصى به هم مى رساند ، خصوصاً بعد از نظر در محكمات كتاب ، پس هر كه منكر شود به تأويل و تخصيصِ نامعقول ، به هوا و هوس و مكابره خواهد بود .
و توضيح اينها مى شود در «كِتَابُ الْحُجَّة» در احاديثِ «بَابُ الاِضْطِرَارِ إِلَى الْحُجَّةِ» كه باب اوّل است.
يعنى: روايت است از محمّد بن حكيم (به ضم حاء و فتح كاف ، يا به فتح حاء و كسر كاف) گفت كه: گفتم امام جعفر صادق عليه السلام را كه: شناختِ مكلّفان ، ربوبيّت اللّه تعالى را و رسالت رسول را و امامت امام حق را در هر زمانى تا انقراض عالم از فعل به تدبير كيست آن؟
مراد اين است كه : آيا مُكلّفٌ بِه است يا نه؟
گفت كه: از فعل به تدبير اللّه تعالى است ، نيست بندگان را در آن معرفت ، تدبيرى اصلاً .

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین ؛ احمدی جلفایی، حمید
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 64748
صفحه از 612
پرینت  ارسال به