[حديث ] سوم
۰.اصل: [عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ، عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ ]عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ، عَنْ حَمْزَةَ بْنِ مُحَمَّدٍ الطَّيَّارِ : عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام فِي قَوْلِ اللّه ِ عَزَّ وَجَلَّ :«وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْمَا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ»۱، قَالَ :«حَتّى يُعَرِّفَهُمْ مَا يُرْضِيهِ وَمَا يُسْخِطُهُ» .
شرح: حَتّى اين جا ، براى استثناى منقطع است.
يعنى: روايت است از ثعلبة بن ميمون ، از حمزة بن محمّد طيّار ، از امام جعفر صادق عليه السلام در قول اللّه ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ در سوره توبه : و هرگز نبوده اين كه اللّه تعالى در حيرت گذارد جماعتى را بعد از آن كه به ايشان رسول و كتاب فرستاده باشد ، ليك ظاهر مى سازد به محكماتِ كتاب خود براى آن جماعت ، چيزى را كه به آن خود را نگاه دارند از انكار ربوبيّت به خودرأيى در مُختلفٌ فِيه ، بعد از رفتن رسول از دنيا . امام گفت كه: مراد اين است كه : ليك مى شناساند بعد از رسول به ايشان ، امام حقّى را كه پيروى او اللّه تعالى را راضى مى كند و امام ضلالتى را كه پيروى او اللّه تعالى را به غضب مى آورد .
۰.اصل: وَقَالَ:«فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا»۲، قَالَ:«بَيَّنَ لَهَا مَا تَأْتِي وَمَا تَتْرُكُ» .
شرح: وَقَالَ عبارتِ ثَعلبه است . و ضمير مستتر ، راجع به حمزه است .
مَا دو جا ، مصدريّه است . و مَا تَأْتِي تفسير فُجُورَهَا است . و مَا تَتْرُكُ تفسير تَقْويهَا است . و مراد اين است كه : به شواهد ربوبيّت معلوم او ساخت كه هر كارى كه به سر خود كند ، بى سؤالِ اَهْل الذِّكر ، فُجور است و ترك آن تا وقتى كه سؤال كند تقوى است.
يعنى: و حمزه گفت: اين آيت را از سوره شمس كه: پس الهام كرد نفس را بى باكى آن نفس و خوددارى آن نفس.
امام گفت كه: مراد اين است كه : بيان كرد براى آن نفس ، حال ارتكاب مشتبهات را و حال خوددارى از مشتبهات را.