۰.اصل: قَالَ:«إِنَّ اللّه َ لَمْ يُنْعِمْ عَلى عَبْدٍ نِعْمَةً إِلَا وَقَدْ أَلْزَمَهُ فِيهَا الْحُجَّةَ مِنَ اللّه ِ، فَمَنْ مَنَّ اللّه ُ عَلَيْهِ فَجَعَلَهُ قَوِيّاً، فَحُجَّتُهُ عَلَيْهِ الْقِيَامُ بِمَا كَلَّفَهُ، وَاحْتِمَالُ مَنْ هُوَ دُونَهُ مِمَّنْ هُوَ أَضْعَفُ مِنْهُ» .
شرح: امام گفت كه: به درستى كه اللّه تعالى نعمتى جارى نساخته بر بنده مگر آن كه لازم ساخته بر آن بنده در آن نعمت ، حجّت را از جانب خود . بيانِ اين آن كه : هر كه جارى ساخته اللّه تعالى نعمت خود را بر او ، به اين روش كه گردانيده او را قوى ، پس حجّت اللّه تعالى بر او باعث ايستادگى است به آنچه تكليف كرده قوى را به آن ، مثل جهاد و حجّ و دفع ظلمِ ظالمان ؛ و از آن جمله است بار برداشتن از كسى كه نزديك اوست ، مثل فرزندان و همسايگان و رعايا و مانند آنها از جمله جماعتى كه ضعيف ترند از او .
اشارت است به اين كه : يك قوى ، بار همه ضعيفان را برنمى تواند داشت ، پس هر كسى آنچه را برمى دارد كه به او نسبت دارد .
۰.اصل:«وَمَنْ مَنَّ اللّه ُ عَلَيْهِ فَجَعَلَهُ مُوَسَّعاً عَلَيْهِ، فَحُجَّتُهُ عَلَيْهِ مَالُهُ ، ثُمَّ تَعَاهُدُهُ الْفُقَرَاءَ بَعْدُ بِنَوَافِلِهِ» .
شرح: و هر كه جارى ساخته اللّه تعالى بر او نعمت خود را ، به اين روش كه گردانيده او را وسعت داده شده بر او مال دنيا ، پس حجّت الهى بر او باعث دادنِ مال اوست به قدر زكات فريضه به مستحقّينِ آن . بعد از آن ، باعث ، وارسيدنِ اوست محتاجان را بعد از اداى زكات فريضه به بخشش هاى زياد بر زكات فريضه خود .
مخفى نماند كه ذكر بَعْد ، اشارت است به اين كه : اگر كسى اداى زكات فريضه نكند ، عطاهاى او مقبول نيست . و بيان حقوق واجبه در مال ، بعد از اداى زكات فريضه ، مى آيد در «كِتَابُ الزَّكَاةِ» در احاديث باب اوّل كه «بَابُ فَرْضِ الزَّكَاة وَمَا يَجِبُ فِي الْمَالِ مِنَ الْحُقُوقِ» است.