593
صافي در شرح کافي ج2

۰.اصل: قَالَ:«إِنَّ اللّه َ لَمْ يُنْعِمْ عَلى عَبْدٍ نِعْمَةً إِلَا وَقَدْ أَلْزَمَهُ فِيهَا الْحُجَّةَ مِنَ اللّه ِ، فَمَنْ مَنَّ اللّه ُ عَلَيْهِ فَجَعَلَهُ قَوِيّاً، فَحُجَّتُهُ عَلَيْهِ الْقِيَامُ بِمَا كَلَّفَهُ، وَاحْتِمَالُ مَنْ هُوَ دُونَهُ مِمَّنْ هُوَ أَضْعَفُ مِنْهُ» .

شرح: امام گفت كه: به درستى كه اللّه تعالى نعمتى جارى نساخته بر بنده مگر آن كه لازم ساخته بر آن بنده در آن نعمت ، حجّت را از جانب خود . بيانِ اين آن كه : هر كه جارى ساخته اللّه تعالى نعمت خود را بر او ، به اين روش كه گردانيده او را قوى ، پس حجّت اللّه تعالى بر او باعث ايستادگى است به آنچه تكليف كرده قوى را به آن ، مثل جهاد و حجّ و دفع ظلمِ ظالمان ؛ و از آن جمله است بار برداشتن از كسى كه نزديك اوست ، مثل فرزندان و همسايگان و رعايا و مانند آنها از جمله جماعتى كه ضعيف ترند از او .
اشارت است به اين كه : يك قوى ، بار همه ضعيفان را برنمى تواند داشت ، پس هر كسى آنچه را برمى دارد كه به او نسبت دارد .

۰.اصل:«وَمَنْ مَنَّ اللّه ُ عَلَيْهِ فَجَعَلَهُ مُوَسَّعاً عَلَيْهِ، فَحُجَّتُهُ عَلَيْهِ مَالُهُ ، ثُمَّ تَعَاهُدُهُ الْفُقَرَاءَ بَعْدُ بِنَوَافِلِهِ» .

شرح: و هر كه جارى ساخته اللّه تعالى بر او نعمت خود را ، به اين روش كه گردانيده او را وسعت داده شده بر او مال دنيا ، پس حجّت الهى بر او باعث دادنِ مال اوست به قدر زكات فريضه به مستحقّينِ آن . بعد از آن ، باعث ، وارسيدنِ اوست محتاجان را بعد از اداى زكات فريضه به بخشش هاى زياد بر زكات فريضه خود .
مخفى نماند كه ذكر بَعْد ، اشارت است به اين كه : اگر كسى اداى زكات فريضه نكند ، عطاهاى او مقبول نيست . و بيان حقوق واجبه در مال ، بعد از اداى زكات فريضه ، مى آيد در «كِتَابُ الزَّكَاةِ» در احاديث باب اوّل كه «بَابُ فَرْضِ الزَّكَاة وَمَا يَجِبُ فِي الْمَالِ مِنَ الْحُقُوقِ» است.


صافي در شرح کافي ج2
592

۰.اصل: قَالَ: وَسَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالى:«وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْما بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ»۱قَالَ:«حَتّى يُعَرِّفَهُمْ مَا يُرْضِيهِ وَمَا يُسْخِطُهُ».

شرح: اين گذشت در حديث سوّمِ اين باب .

[حديث] ششم

۰.اصل: وَبِهذَا الْاءِسْنَادِ، عَنْ يُونُسَ، عَنْ سَعْدَانَ رَفَعَهُ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام .

شرح: بنابر آنچه گفتيم در شرح عنوان اين باب ، عنوان باب سى و چهارم كه «بَابُ حُجَجِ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ» است ، در اوّل اين حديث مى بايد ؛ پس مى گوييم : چون فارغ شد از احاديث لزومِ حجت اللّه تعالى بر مكلّفان ، به سبب بيانِ ربوبيّت خود و شناسانيدنِ رسل و اوصيا ، شروع كرد در حديثى كه دلالت بر لزومِ حجّت به سبب غير آن نيز مى كند براى كمال مناسبت .
يعنى: و به اين سند كه در دو حديث سابق گفته شد ، روايت است از يونس ، از سعدان ، كه مرفوع ساخته سند روايت را از امام جعفر صادق عليه السلام .

1.توبه (۹) : ۱۱۵ .

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین ؛ احمدی جلفایی، حمید
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 64156
صفحه از 612
پرینت  ارسال به