باب سى و سوم
اصل : بَابٌ
شرح: اين باب را بى عنوان آورده براى اين كه شبيه به تتمّه باب سابق است . و فرق ، اين است كه : در باب سابق ، كلام در لزوم حجّت در معرفت ربوبيّت و رسل و اوصيا بر بى عيبانِ در خرد بود و كلام در اين باب ، در نفى لزوم حجّت بر باعِيبانِ در خرد است كه ايشان را مستضعفان مى نامند .
در اين باب ، يك حديث است و بنابر آنچه گفتيم در شرح عنوانِ باب سى و دوم ، پنج حديث است.
[حديث ] اوّل
۰.اصل: [مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ ، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ، عَنْ دُرُسْتَ بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ، عَمَّنْ حَدَّثَهُ ]عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ:«سِتَّةُ أَشْيَاءَ لَيْسَ لِلْعِبَادِ فِيهَا صُنْعٌ: الْمَعْرِفَةُ، وَالْجَهْلُ، وَالرِّضَا، وَالْغَضَبُ، وَالنَّوْمُ، وَالْيَقَظَةُ».
شرح: روايت است از امام جعفر صادق عليه السلام گفت كه: شش چيز است كه نيست بندگان را در آن كردن به تدبيرى كه اگر خواهند كنند و اگر نخواهند نكنند :
اوّل : شناخت چيزى ، مثل شناخت ربوبيّت و رسالت و وصايت .
دوم : ندانستن چيزى ، مثل ندانستن ربوبيّت و رسالت و وصايت .
سوم : راضى بودن از كسى .
چهارم : غضبناك بودن بر كسى .
پنجم : خواب .
ششم : بيدار شدن .