597
صافي در شرح کافي ج2

شرح: روايت است از عبد الاعلى بن اَعين گفت كه: پرسيدم امام جعفر صادق عليه السلام را كه: كسى كه نشناخته باشد چيزى را از ربوبيّت اللّه تعالى ، مثل ديوانگان ، آيا بر او گرفت و گيرى هست؟
گفت كه: نه.

[حديث ] سوم

۰.اصل: [مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى، عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ، عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ، عَنْ أَبِي الْحَسَنِ زَكَرِيَّا بْنِ يَحْيى] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ:«مَا حَجَبَ اللّه ُ عَنِ الْعِبَادِ، فَهُوَ مَوْضُوعٌ عَنْهُمْ».

شرح: روايت است از امام جعفر صادق عليه السلام گفت كه: آنچه پنهان داشته اللّه تعالى از بندگان مستضعف خود از ربوبيّت ، پس تكليف به مقتضاى آن فرو گذاشته شده از ايشان.

[حديث ] چهارم

۰.اصل: [عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ، عَنْ أَبَانِ الْأَحْمَرِ] عَنْ حَمْزَةَ بْنِ الطَّيَّارِ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ: قَالَ لِي:«اكْتُبْ»، فَأَمْلى عَلَيَّ: «إِنَّ مِنْ قَوْلِنَا: إِنَّ اللّه َ يَحْتَجُّ عَلَى الْعِبَادِ بِمَا آتَاهُمْ وَعَرَّفَهُمْ، ثُمَّ أَرْسَلَ إِلَيْهِمْ رَسُولاً، وَأَنْزَلَ عَلَيْهِمُ الْكِتَابَ، فَأَمَرَ فِيهِ وَنَهى» .

شرح: بيان مَا آتَاهُمْ وَعَرَّفَهُمْ شد در شرح حديث اوّل باب سى و دوم .
ثُمَّ براى تراخى است و اين اشارت است به اين كه احتجاج به «مَا آتاهُمْ وَعَرَّفَهُمْ» احتجاج به حجّت باطنه است كه عقل است ؛ و احتجاج به رسل ، احتجاج به حجّت ظاهره است و آن ، بعد از عقل است به زمانى . و گذشت «در كِتَابُ الْعَقْلِ» در حديث دوازدهمِ باب اوّل كه: «يَا هِشَامُ ، إِنَّ لِلّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ ؛ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَحُجَّةً بَاطِنَةً» ۱ تا آخر .
يعنى: روايت است از حمزة بن طيّار ، از امام جعفر صادق عليه السلام ، حمزه گفت كه: امام گفت مرا كه: بنويس ، پس خواند بر من تا نويسم كه: به درستى كه از جمله سخن ما اهل بيتِ پيغمبر اين است كه : اللّه تعالى ، حجّت گرفته بر بندگانِ غير مستضعف خود به اين كه داده ايشان را و شناسانيده به ايشان بعد از آن فرستاده سوى ايشان رسول را و فرود آورده بر ايشان كتاب را ، پس امر كرده ايشان را در آن كتاب به طاعت و نهى كرده از معصيت.

1.الكافي ، ج ۱ ، ص ۱۵ ، ح ۱۲ .


صافي در شرح کافي ج2
596

باب سى و چهارم

اصل : بَابُ حُجَجِ اللّه ِ عَلى خَلْقِهِ

شرح: اين باب ، بيانِ لزوم حجّت هاى اللّه تعالى است بر مخلوقان او.
بدان كه بنابر آنچه گفتيم در شرح عنوان باب سى و دوم ، اين عنوان در اين جا نمى بايد ؛ و جاى آن در اوّل حديث ششمِ باب سى و دوم است ؛ وَاللّهُ أَعْلَم . به هر حال ، بعد از اين عنوان ، چهار حديث است.

[حديث ] اوّل

۰.اصل: [مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ، عَنْ أَبِي شُعَيْبٍ الْمَحَامِلِيِّ، عَنْ دُرُسْتَ بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ، عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ، قَالَ:«لَيْسَ لِلّهِ عَلى خَلْقِهِ أَنْ يَعْرِفُوا، وَلِلْخَلْقِ عَلَى اللّه ِ أَنْ يُعَرِّفَهُمْ، وَلِلّهِ عَلَى الْخَلْقِ إِذَا عَرَّفَهُمْ أَنْ يَقْبَلُوا».

شرح: روايت است از امام جعفر صادق عليه السلام گفت كه: نيست حق اللّه تعالى بر مخلوقين او اين كه شناسند ربوبيّت او را ، پس به طلب رسول و كتاب و وصى شتابند . و هست مردمان را بر اللّه تعالى اين كه به غير مستضعفان شناساند ربوبيّت خود را به شواهد ربوبيّت . و هست اللّه تعالى را بر مخلوقين خود چون شناساند به ايشان ربوبيّت خود را اين كه قبول كنند ربوبيّت را به شتابيدن در طلبِ خصوص رسول و كتاب و وصى.

[حديث ] دوم

۰.اصل: [عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى، عَنِ الْحَجَّالِ، عَنْثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ] عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى بْنِ أَعْيَنَ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام :مَنْ لَمْ يَعْرِفْ شَيْئاً هَلْ عَلَيْهِ شَيْءٌ؟ قَالَ: «لَا».

  • نام منبع :
    صافي در شرح کافي ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : درایتی، محمد حسین ؛ احمدی جلفایی، حمید
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 53276
صفحه از 612
پرینت  ارسال به