193
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

فصل سوم : امام عليه السلام در روزگار عثمان

3 / 1

گزارش هاى رويارويى امام عليه السلام با ابو سفيان هنگام بيعت با عثمان

۱۷۳.الاحتجاج :امام حسن عليه السلام در احتجاج با معاويه و اصحاب او فرمود : «ستايش ، ويژه خدايى است كه اوّلِ شما را با اوّلِ ما و آخرتان را با آخر ما هدايت كرد ، و خداوند ، بر جدّم محمّدِ پيامبر ، و نيز خاندانش درود و سلام بفرستد . گفته ام را بشنويد و دل هايتان را به من بسپريد... شما را به خدا سوگند مى دهم ، آيا مى دانيد كه ابو سفيان هنگامى كه در مسجد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله با عثمان بيعت شد ، بر او در آمد و گفت : اى برادرزاده! آيا ميان ما جاسوسى هست؟ او گفت : نه . و ابوسفيان گفت : اى جوانان بنى اميّه! خلافت را ميان خود بچرخانيد كه سوگند به آن كه جان ابو سفيان به دست اوست ، نه بهشتى هست و نه دوزخى! ؟
و شما را به خدا سوگند مى دهم ، آيا مى دانيد هنگام بيعت با عثمان ، ابو سفيان ، دست حسين عليه السلام را گرفت و گفت : اى برادرزاده! مرا به گورستان بقيعِ غَرقَد ۱ ببر و او برد و ابوسفيان تا ميان قبرها رسيد ، [دست برادرم] حسين را به سوى خود كشيد و با بلندترين صدايش ، فرياد زد : اى مردگان! آنچه برايش با ما مى جنگيديد ، به دست ما افتاد و شما استخون هايى پوسيده گشته ايد و حسين بن على گفت : خداوند ،

1.غَرقَد ، گياهى است كه در فارسى به آن ، ديوْخار يا درخت خار مى گويند و قبرستان بقيع ـ كه گورستان مردم مدينه است ـ ، جايگاه رستن اين گياه بوده است، و بدين جهت، آن را «بقيعِ غَرْقَد» مى ناميدند.


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
192

2 / 2

جايگاهش نزد خليفه

۱۷۲.تاريخ دمشقـ به نقل از يحيى بن سعيد ـ: عمر به حسين بن على عليه السلام فرمان داد كه براى كارى نزدش بيايد . حسين عليه السلام آمد و با عبد اللّه بن عمر ، روبه رو شد و به او فرمود : از كجا مى آيى؟
گفت : از عمر ، اجازه ورود خواستم كه نداد .
حسين عليه السلام باز گشت و عمر ، او را ديد و به وى گفت : اى حسين ! چه چيزى تو را از آمدن نزد من باز داشت؟
گفت : آمدم ؛ امّا [پسرت] عبد اللّه بن عمر به من خبر داد كه به او اجازه ورود بر تو داده نشده است . من نيز باز گشتم .
عمر گفت : تو نزد من ، مانند او باشى؟! تو نزد من ، مانند او باشى؟! آيا آنچه ما داريم ، جز از شما داريم؟! ۱

1.أمَرَ عُمَرُ حُسَينَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلام أن يَأتِيَهُ في بَعضِ الحاجَةِ ، فَأَتاهُ حُسَينٌ عليه السلام فَلَقِيَهُ عَبدُاللّه ِ بنُ عُمَرَ ، فَقالَ لَهُ حُسَينٌ عليه السلام : مِن أينَ جِئتَ ؟ قالَ : قَدِ استَأذَنتُ عَلى عُمَرَ فَلَم يُؤذَن لي . فَرَجَعَ حُسَينٌ عليه السلام فَلَقِيَهُ عُمَرُ فَقالَ لَهُ : ما مَنَعَكَ ـ يا حُسَينُ ـ أن تَأتِيَني ؟ قالَ : قَد أتَيتُكَ ولكِن أخبَرَني عَبدُاللّه ِ بنُ عُمَرَ أنَّهُ لَم يُؤذَن لَهُ عَلَيكَ فَرَجَعتُ . فَقالَ لَهُ عُمَرُ : وأنتَ عِندي مِثلُهُ ؟ أنتَ عِندي مِثلُهُ ؟! وهَل أنبَتَ الشَّعرَ عَلَى الرَّأسِ غَيرُكُم ؟ ! (تاريخ دمشق : ج ۱۴ ص ۱۷۵ ، شرح نهج البلاغة ، ابن أبى الحديد : ج ۱۲ ص ۶۵) .

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 314493
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به