301
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

3 / 4 ـ 2

پاسخ يزيد بن مسعود ۱ به نامه امام عليه السلام

۲۸۲.الملهوف :يزيد براى عبيد اللّه بن زياد ـ كه والى بصره بود ـ نامه نوشت كه او را به حكومت كوفه نيز گمارده و آن جا را نيز در قلمرو حكومت وى ، قرار داده است. در اين نامه ، جريان مسلم بن عقيل و حسين عليه السلام را برايش نوشت و به وى تأكيد كرد كه مسلم را دستگير كند و به قتل رساند . بدين جهت ، عبيد اللّه آماده مى شد كه به كوفه برود.
حسين عليه السلام نيز براى گروهى از بزرگان بصره ، نامه اى به همراه يكى از دوستدارانش به نام سليمان ـ كه كنيه اش ابو رزين بود ـ فرستاد و در آن ، آنان را به يارى خود و پيروى از خويش ، فرا خواند. و از كسانى كه برايشان نامه فرستاد ، يزيد بن مسعود نَهشَلى و منذر بن جارود عبدى بودند .
... سپس [يزيد بن مسعود] براى حسين عليه السلام ، نامه اى اين چنين نوشت: «به نام خداوند بخشنده مهربان . امّا بعد، نامه ات به من رسيد و آنچه را كه مرا بِدان فرا خواندى ، دانستم . مرا دعوت كردى تا از پيروى ات بهره ببَرم و با يارى كردنت به رستگارى برسم. به راستى كه خداوند ، زمين را از كسى كه راه نماى خير و راهبر نجات باشد ، خالى نمى گذارد و شما حجّت هاى خداوند بر خَلق و يادگاران او در

1.يزيد بن مسعود بن خالد نَهشَلى ، از بزرگان بصره بود. شرح حالى روشن از او يافت نشد ؛ ليكن از اين نامه و تبليغى كه در ميان سران قبيله هاى بنى تميم و بنى سعد انجام داده و توصيفى كه از امام حسين عليه السلام كرده ، به دست مى آيد كه داراى عقيده اى نيكو بوده است. امام حسين عليه السلام وقتى نامه او به دستش رسيد ، برايش دعا كرد. او خود را آماده كرد كه نزد حسين عليه السلام برود ؛ ولى خبر شهادت امام عليه السلام را شنيد و از اين جهت ، بسيار ناراحت شد.


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
300

3 / 4

يارى خواستن امام عليه السلام از اهل بصره

3 / 4 ـ 1

نامه امام عليه السلام به سرشناسان بصره

۲۸۱.الأخبار الطوال :حسين بن على عليه السلام نامه اى براى شيعيانش در بصره نوشت و آن را با يكى از دوستداران خود به نام سليمان فرستاد. متن نامه چنين است: «به نام خداوند بخشنده مهربان . از جانب حسين بن على ، به : مالك بن مِسمَع، احنف بن قيس، منذر بن جارود، مسعود بن عمرو، قيس بن هيثم. سلام عليكم! امّا بعد ، به راستى كه من ، شما را فرا مى خوانم براى احياى نشانه هاى حق و از بين بردن بدعت ها. اگر پاسخ مثبت دهيد ، به راه صواب، هدايت مى شويد. والسلام!».
وقتى نامه به آنان رسيد ، همه بجز منذر بن جارود ، آن را پنهان كردند . منذر ، آن را افشا نمود ؛ چون دخترش هند ، همسر عبيد اللّه بن زياد بود. منذر ، نزد عبيد اللّه آمد و داستان نامه و محتوايش را براى عبيد اللّه باز گفت. عبيد اللّه دستور داد فرستاده را پيدا كنند. او را پيدا كردند و آوردند و سرش از تن ، جدا شد. ۱

1.قَد كانَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام كَتَبَ كِتابا إلى شيعَتِهِ مِن أهلِ البَصرَةِ مَعَ مَولىً لَهُ يُسَمّى سَلمانَ ، نُسخَتُهُ : بِسمِ اللّه ِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ مِنَ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ إلى مالِكِ بنِ مِسمَعٍ ، وَالأَحنَفِ بنِ قَيسٍ ، وَالمُنذِرِ بنِ الجارودِ ، ومَسعودِ بنِ عَمرٍو ، وقَيسِ بنِ الهَيثَمِ ، سَلامٌ عَلَيكُم . أمّا بَعدُ ، فَإِنّي أدعوكُم إلى إحياءِ مَعالِمِ الحَقِّ وإماتَةِ البِدَعِ ، فَإِن تُجيبوا تَهتَدوا سُبُلَ الرَّشادِ ، وَالسَّلامُ . فَلَمّا أتاهمُ هذَا الكِتابُ كَتَموهُ جَميعا إلَا المُنذِرَ بنَ الجارودِ ، فَإِنَّهُ أفشاهُ ، لِتَزويجِهِ ابنَتَهُ هِندا مِن عُبَيدِ اللّه ِ بنِ زِيادٍ ، فَأَقبَلَ حَتّى دَخَلَ عَلَيهِ فَأَخبَرَهُ بِالكِتابِ ، وحَكى لَهُ ما فيهِ ، فَأَمَرَ عُبَيدُ اللّه ِ بنُ زِيادٍ بِطَلَبِ الرَّسولِ ، فَطَلَبوهُ فَأَتَوهُ بِهِ ، فَضُرِبَت عُنُقُهُ (الأخبار الطوال : ص ۲۳۱) .

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 314537
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به