اسلام ، غافلگيرانه كشتن را در بند كشيده است و هيچ مسلمانى ، غافلگيرانه نمى كُشد .
همچنين در برخى از گزارش ها ، مسلم ، علّت امتناع خود را فقط حديث مورد اشاره ، ذكر كرده است .
در گزارشى ديگر ، مسلم ، علّت امتناع خود را تنها مايل نبودن هانى به انجام گرفتن اين كار در خانه او مى داند .
و در نقلى ديگر ، مسلم براى توجيه كار خود ، به دو عامل اشاره مى كند : يكى ، حديث «فَتك (ترور)» ؛ و ديگر ، اين كه مايل نبوده است اين اقدام در خانه شَريك بن اَعوَر انجام شود .
با تأمّل در اين گزارش هاى متناقض ، نخستين نكته اى كه به ذهن مى رسد ، ساختگى بودنِ همه آنهاست ؛ زيرا :
اوّلاً ، حضور يافتن ابن زياد در خانه علاقه مندان به مسلم ، به معناى قرار دادن خود در كانون خطر است كه با در نظر گرفتن زيركى سياسى ابن زياد و اوضاع بحرانى كوفه ، انجام گرفتن اين اقدام ضدّ امنيتى به وسيله او ، باور نكردنى است ، بويژه اين كه از طريق مأمور نفوذى خود ، اطّلاع يافته بود كه مسلم در خانه هانى، مخفى شده است .
ثانيا ، ضرورترين لازمه اجراى نقشه ترور ، مخفيكارى است و اين، با در جريان كار قرار گرفتن سى نفر ـ كه همراهى آنها براى ترور يك نفر ، ضرورتى ندارد ـ ، منافات دارد .
ثالثا ، اگر نقشه اعدام ابن زياد ، واقعيت داشت ، مقتضاى در نظر گرفتن تدابير سياسى و امنيتى براى اين عمليات ، اين بود كه اجراى آن به فردى غير از مسلم ـ كه رهبرى نهضت كوفه را به عهده داشت ـ ، واگذار مى شد .
بر اين اساس ، مى توان گفت كه ماجراى ترور ابن زياد ، احتمالاً ساخته و پرداخته خود او و دستيارانش و براى موجّه جلوه دادن اقدام خويش بر ضدّ مسلم و سران