4 / 24
خبر دادن پسر طَوعه از مخفيگاه مسلم بن عقيل
۳۱۵.تاريخ الطبرىـ به نقل از مجالد بن سعيد ـ: چون صبح شد ، ابن زياد جلوس كرد و اجازه داد مردم بر او وارد شوند. آن گاه محمّد بن اشعث آمد . عبيد اللّه گفت: مرحبا به كسى كه دورويى ندارد و مورد اتّهام نيست ! و او را كنار خود نشاند.
پسر پيرزن ـ كه مادرش مسلم بن عقيل را پناه داده بود ـ [نامش] بلال بن اُسَيد بود . او صبحگاهان نزد عبد الرحمان بن محمّد بن اشعث رفت و به وى خبر داد كه مسلم بن عقيل ، نزد مادر اوست . عبد الرحمان به نزد پدرش ـ كه در مجلس ابن زياد بود ـ آمد و با او درِ گوشى صحبت كرد . ابن زياد پرسيد : چه گفت؟
محمّد بن اشعث گفت: به من خبر داد كه مسلم بن عقيل در يكى از خانه هاى ماست .
ابن زياد با چوبش به پهلوى محمّد زد و گفت : برخيز و هم اينك ، او را بياور. ۱
4 / 25
حمله وحشيانه به خانه طَوعه براى دستگيرى مسلم
۳۱۶.الفتوح :عبيد اللّه بن زياد به جانشين خود ، عمرو بن حُرَيث مخزومى ، دستور داد كه سيصد مرد دلاور را به همراه پسر اشعث بفرستد.