4 / 28
گريه مسلم بر امام حسين عليه السلام و خانواده اش بيرون آمدن نماينده امام حسين از مكّه تا شهادتش در كوفه
۳۲۲.تاريخ الطبرىـ به نقل از قُدامة بن سعيد بن زائدة بن قدامه ثقفى ـ: اَسترى آوردند و مسلم را بر آن ، سوار كردند و دورش را گرفتند و شمشيرش را برداشتند . در اين حال ، مسلم ـ كه گويا از زندگى و جانش نااميد شده بود ـ ، اشكش جارى شد و گفت: اين ، آغاز نيرنگ است. محمّد بن اشعث گفت: اميدوارم برايت مشكلى پيش نيايد.
مسلم گفت: اين ، جز آرزويى بيش نيست . كجاست امان شما؟ «انا للّه و انا اليه راجعون » . و گريه كرد.
عمرو بن عبيد اللّه بن عبّاس ، به مسلم گفت: كسى كه دنبال چيزى است مانند آنچه تو دنبال آنى ، وقتى چنين حوادثى برايش رخ مى دهد ، گريه نمى كند.
مسلم گفت : به خدا سوگند ، من براى جان خود ، گريه نمى كنم و براى كشتن خويش ، مرثيه نمى خوانم ، گرچه يك لحظه زيان [و گرفتارى] را هم بر خويش نمى پسندم ؛ امّا [اكنون] براى خاندانم گريه مى كنم كه به سمت من مى آيند . من براى حسين و خاندان حسين ، گريه مى كنم. ۱
4 / 29
پيغام مسلم براى امام حسين عليه السلام جهت نيامدن به كوفه
۳۲۳.تاريخ الطبرىـ به نقل از ابو مخنف ـ: قدامة بن سعيد بن زائدة بن قدامه ثقفى برايم نقل