347
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

اين آب ، قطره اى نخواهى نوشيد تا از آب هاى داغ در آتش جهنّم بچشى.
پسر عقيل به وى گفت: واى بر تو! ...
همچنين سعيد بن مُدرِك بن عُماره برايم نقل كرد كه: عُمارة بن عُقبه ، غلامى را به نام قيس صدا كرد و او كوزه اى كه بر آن پارچه اى بود ، به همراه ظرفى آورد و در آن ، آب ريخت و به مسلم نوشاند. هر گاه مسلم آب مى نوشيد ، ظرفْ پر از خون مى شد . وقتى براى بار سوم، ظرف را پر از آب كرد و خواست بنوشد ، دندان هاى جلويش در ظرف افتاد . آن گاه گفت: ستايش ، خدا را ! اگر اين آب ، روزىِ من بود ، آن را مى نوشيدم ! ۱

4 / 31

وصيّت هاى مسلم بن عقيل

۳۲۵.أنساب الأشراف :مسلم بن عقيل را نزد ابن زياد آوردند . ابن اشعث به وى امان داده بود ؛ ولى [عبيد اللّه ]امانش را نپذيرفت . وقتى مسلم در برابر ابن زياد ايستاد ، به همنشين هاى عبيد اللّه نگاه كرد . آن گاه به عمر بن سعد بن ابى وقّاص گفت: ميان من و تو ، خويشاوندى است و تو آن را مى دانى . برخيز تا به تو وصيّت كنم .
عمر بن سعد ، امتناع كرد. ابن زياد به وى گفت: برخيز و نزد عموزاده ات برو.
عمر بن سعد برخاست. مسلم گفت: از هنگامى كه به كوفه وارد شده ام ، هفتصد

1.إنَّ مُسلِمَ بنَ عَقيلٍ حينَ انتَهى إلى بابِ القَصرِ ، فَإِذا قُلَّةٌ بارِدَةٌ مَوضوعَةٌ عَلَى البابِ ، فَقالَ ابنُ عَقيلٍ : اِسقوني مِن هذَا الماءِ ، فَقالَ لَهُ مُسلِمُ بنُ عَمرٍو : أتَراها ما أبرَدَها ؟! لا وَاللّه ِ، لا تَذوقُ مِنها قَطرَةً أبَدا ، حَتّى تَذوقَ الحَميمَ في نارِ جَهَنَّمَ ! قالَ لَهُ ابنُ عَقيلٍ : وَيحَكَ ! ... . قال أبو مِخنَفٍ : وحَدَّثَني سَعيدُ بنُ مُدركِ بنِ عُمارَةَ : أنَّ عُمارَةَ بنَ عُقبَةَ بَعَثَ غُلاما لَهُ يُدعى قَيسا ، فَجاءَهُ بِقُلَّةٍ عَلَيها مِنديلٌ ومَعَهُ قَدَحٌ ، فَصَبَّ فيه ماءً ثُمَّ سَقاهُ ، فَأَخَذَ كُلَّما شَرِبَ امتَلَأَ القَدَحُ دَما ، فَلَمّا مَلَأَ القَدَحَ المَرَّةَ الثّالِثَةَ ذَهَبَ لِيَشرَبَ فَسَقَطَت ثَنِيَّتاهُ فيهِ . فَقَالَ : اَلحَمدُ للّه ِِ ، لَو كانَ لي مِنَ الرِّزقِ المَقسومِ شَرِبتُهُ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۷۵ ، الكامل فى التاريخ : ج ۲ ص ۵۴۳) .


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
346

نكته

هر چند اقدام ابن اشعث و ابن سعد ، در ظاهر ، عمل كردن به وصيّت مسلم عليه السلام و رساندن پيام او به امام حسين عليه السلام بود ، ولى بديهى است كه هدف اصلى آنان ، منصرف كردن امام عليه السلام از آمدن به كوفه و جلوگيرى از رسيدن ايشان به كانون نهضت ، يعنى كوفه بوده است . به همين جهت ، هنگامى كه امام عليه السلام بر خلاف توصيه مسلم عليه السلام به حركت خود به سوى كوفه ادامه داد ، در سرزمين كربلا، راه را بر ايشان بستند و او و يارانش را به شهادت رساندند .

4 / 30

آب خواستن مسلم

۳۲۴.تاريخ الطبرىـ به نقل از ابو مِخنَف ـ: قُدامة بن سعد ، برايم نقل كرد كه: چون مسلم بن عقيل به درِ قصر رسيد ، كوزه خنكى در آن جا نهاده شده بود . پسر عقيل گفت : از اين آب ، به من بدهيد.
مسلم بن عمرو به وى گفت: مى بينى چه قدر خنك است؟ نه ، به خدا سوگند ! از

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 314529
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به