365
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

مى گذاريم . ۱

6 / 2

ابو محمّد واقدى و زُرارة بن جلح ۲

۳۳۹.دلائل الإمامةـ به نقل از ابو محمّد واقدى و زُرارة بن جَلَح ـ: سه شب پيش از آن كه حسين عليه السلام آهنگ عراق كند ، با او ديدار كرديم و از سستى مردم كوفه برايش گفتيم و اين كه دل هايشان با او و شمشيرهايشان، بر ضدّ اوست.
حسين عليه السلام با دستش به آسمان ، اشاره كرد و درهاى آسمان ، گشوده شدند و شمارى از فرشتگان ـ كه جز خدا آنان را نمى شمارد ـ ، فرود آمدند و فرمود : «اگر نزديكىِ اشيا و از ميان رفتن پاداش نبود ، با اين فرشتگان با آنان مى جنگيدم ؛ ولى مى دانم كه آن جا قتلگاه من و يارانم است و جز فرزندم على، كسى از دست آنان نجات نمى يابد» . ۳

1.أتاهُ [أيِ الحُسَينَ عليه السلام ] أبو بَكرِ بنِ عَبدِ الرَّحمنِ بنِ الحارِثِ بنِ هِشامٍ ، فَقالَ : يَا بنَ عَمِّ ، إنَّ الرَّحِمَ تُضارُّني ، وما أدري كَيفَ أنَا عِندَكَ فِي النَّصيحَةِ لَكَ ؟ قالَ : يا أبا بَكرٍ ، ما أنتَ مِمَّن يُستَغَشُّ ولا يُتَّهَمُ ، فَقُل . فَقالَ : قَد رَأَيتَ ما صَنَعَ أهلُ العِراقِ بِأَبيكَ وأخيكَ ، وأنتَ تُريدُ أن تَسيرَ إلَيهِم ، وهُم عَبيدُ الدُّنيا ، فَيُقاتِلُكَ مَن قَد وَعَدَكَ أن يَنصُرَكَ ، ويَخذُلُكُ مَن أنتَ أحَبُّ إلَيهِ مِمَّن يَنصُرُهُ ! فَاُذَكِّرُكَ اللّه َ في نَفسِكَ . فَقالَ : جَزاكَ اللّه ُ يَابنَ عَمِّ خَيرا ، فَلَقَدِ اجتَهَدتَ رَأيَكَ ، وَمهما يَقضِ اللّه ُ مِن أمرٍ يَكُن . فَقالَ أبو بَكرٍ : إنّا للّه ِِ ! عِندَ اللّه ِ نَحتَسِبُ أبا عَبدِ اللّه ِ (الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ۱ ص ۴۴۷) .

2.ابو محمّد واقدى و زرارة بن جلح يا خلج يا حلج يا صالح . نامى از اين دو، در كتب روايى ، جز اين مورد، نيامده است و در كتب رجالى شيعه و اهل سنّت نيز نامى از آنان نيست . شايد در روايت ، تصحيفى صورت پذيرفته است.

3.لَقينَا الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلام قَبلَ أن يَخرُجَ إلَى العِراقِ بِثَلاثِ لَيالٍ ، فَأَخبَرناهُ بِضَعفِ النّاسِ فِي الكوفَةِ ، وأنَّ قُلوبَهُم مَعَهُ وسُيوفَهُم عَلَيهِ ، فَأَومَأَ بِيَدِهِ نَحوَ السَّماءِ ، فَفُتِحَت أبوابُ السَّماءِ ، ونَزَلَ مِنَ المَلائِكَةِ عَدَدٌ لا يُحصيهِم إلَا اللّه ُ ، وقالَ : لَولا تَقارُبُ الأَشياءِ ، وحُبوطُ الأَجرِ ، لَقاتَلتُهُم بِهؤُلاءِ ، ولكِن أعلَمُ عِلما أنَّ مِن هُناكَ مَصعَدي ، وهُناكَ مَصارِعُ أصحابي ، لا يَنجو مِنهُم إلّا وَلَدي عَلِيٌّ (دلائل الإمامة : ص ۱۸۲ ح ۹۸) .


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
364

فصل ششم : مخالفان رفتن امام عليه السلام به سمت عراق

6 / 1

ابو بكر بن عبد الرحمان ۱

۳۳۸.الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) :ابو بكر بن عبد الرحمان بن حارث بن هشام، نزد حسين عليه السلام آمد و به ايشان گفت: اى پسرعمو! خويشاوندى ، مرا به مِهر آورده است و نمى دانم جايگاهم نزد تو براى نصيحت چيست؟
فرمود: «اى ابو بكر! تو اهل فريب نيستى و اتّهامى ندارى . پس بگو» .
ابو بكر گفت: ديدى كه مردم عراق با پدر و برادرت چه كردند و اينك، آهنگ حركت به سوى آنان دارى؟! آنان، بردگان دنيايند و كسانى كه به تو وعده يارى داده اند، با تو خواهند جنگيد و آن كه تو را بيشتر از كسى كه به او كمك مى كند ، دوست دارد ، نيز رهايت خواهد كرد. پس خدا را در باره خودت ، به يادت مى آورم [ كه جانت را به خطر نيندازى ] .
حسين عليه السلام فرمود: «خدا به تو پاداش نيك دهد، عموزاده! در رأى خود، انديشيده بودى. هر چه خدا بخواهد، همان مى شود» .
ابو بكر گفت: ما از آنِ خداييم و [ شهادت ] ابا عبد اللّه را به حساب خدا

1.ابو بكر بن عبد الرحمان بن حارث مخزومى ، در زمان خلافت عمر بن خطّاب ، به دنيا آمد . وى تابعى و پُر حديث است و يكى از فقيهان هفتگانه در مدينة النبى بوده است. او را به جهت نماز و عبادت بسيار ، «راهب قريش» ناميده اند . او بينايى اش را از دست داد و در سال ۹۴ هجرى در مدينه در گذشت .

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 314547
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به