387
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

فرمود : «اى پسر زبير ! اگر در ساحل فرات به خاك سپرده شوم ، بهتر از آن است كه در آستانه كعبه به خاك سپرده شوم [و حرمت كعبه حفظ نشود]» . ۱

۳۵۹.أنساب الأشراف :ابن زبير ، از حسين عليه السلام خواست كه در مكّه بماند تا او و مردم ، با وى بيعت كنند و اين را از آن روى گفت كه به او بدگمان نشود و در گفتار، بهانه اى داشته باشد. آن گاه حسين عليه السلام فرمود: «اگر يك وجب ، دورتر از حرم كشته شوم، نزد من ، دوست داشتنى تر است تا در درون آن كشته شوم ، و اگر دو وجب دورتر از آن كشته شوم ، بهتر از آن است كه يك وجب دورتر از آن كشته شوم» . ۲

7 / 5

سخنرانى امام عليه السلام هنگام بيرون رفتن از مكّه

۳۶۰.تيسير المطالبـ به نقل از زيد بن على ، از پدرش امام زين العابدين عليه السلام ـ: حسين بن على عليه السلام ، براى يارانش سخنرانى كرد و خداى را سپاس گفت و ستود و سپس فرمود : «اى مردم! قلّاده مرگ براى فرزندان آدم ، چونان گردنبند بر گردن دختر جوان است [ و حتمى است ] ، و اشتياقى فراوان به ديدار گذشتگانم دارم ، چونان اشتياق يعقوب به يوسف و برادرش . به راستى كه مرا قتلگاهى است كه آن را ملاقات مى كنم و گويا به بندهايم مى نگرم كه درندگان بيابان ها ، آنها را از هم مى گسلند و شكم هاى خود را از آن مى آكنند .

1.إنَّ الحُسَينَ عليه السلام خَرَجَ مِن مَكَّةَ قَبلَ التَّروِيَةِ بَيَومٍ ، فَشَيَّعَهُ عَبدُ اللّه ِ بنُ الزُّبَيرِ ، فَقالَ : يا أبا عَبدِ اللّه ِ ، لَقَد حَضَرَ الحَجُّ وتَدَعُهُ وتَأتِي العِراقَ ؟! فَقالَ : يَابنَ الزُّبَيرِ ! لَأَن اُدفَنَ بِشاطِئِ الفُراتِ ، أحَبُّ إلَيَّ مِن أن اُدفَنَ بِفِناءِ الكَعبَةِ (كامل الزيارات : ص ۱۵۱ ح ۱۸۴ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۸۶ ح ۱۸) .

2.عَرَضَ ابنُ الزُّبَيرِ عَلَى الحُسَينِ عليه السلام أن يُقيمَ بِمَكَّةَ فَيُبايِعَهُ ويُبايِعَهُ النّاسُ ، وإنَّما أرادَ بِذلِكَ ألّا يَتَّهِمَهُ وأن يُعذِرَ فِي القَولِ . فَقالَ الحُسَينُ عليه السلام : لَأَن اُقتَلَ خارِجا مِن مَكَّةَ بِشِبرٍ أحَبُّ إلَيَّ مِن أن اُقتَلَ فيها، ولَأَن اُقتَلَ خارِجا مِنها بِشِبرَينِ أحَبُّ إلَيَّ مِن أن اُقتَلَ خارِجا مِنها بِشِبرٍ (أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۳۷۵) .


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
386

۳۵۷.دلائل الإمامةـ به نقل از عبد اللّه بن عبّاس ـ: حسين بن على عليه السلام را هنگامى كه به سوى عراق مى رفت، ديدم. گفتم: اى پسر پيامبر خدا ! نرو.
به من فرمود : «اى ابن عبّاس ! مگر نمى دانى كه مرگ من ، در آن جاست؟ و كشتارگاه ياران من ، آن جاست؟» .
به او گفتم: اين را از كجا مى گويى ؟
فرمود : «از رازى كه برايم گفته شده است و آگاهى اى كه به من داده اند». ۱

7 / 4

گفتگوى امام عليه السلام با عبد اللّه بن زبير

۳۵۸.كامل الزياراتـ به نقل از ابو جارود ، از امام باقر عليه السلام ـ: حسين عليه السلام يك روز قبل از تَرويه ، از مكّه بيرون رفت . عبد اللّه بن زبير ، او را بدرقه كرد و گفت:
اى ابا عبد اللّه ! موسم حج فرا رسيد و تو ، آن را وا مى گذارى و به سوى عراق مى روى؟

1.لَقيتُ الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلام وهُوَ يَخرُجُ إلَى العِراقِ ، فَقُلتُ لَهُ : يَا بنَ رَسولِ اللّه ِ ، لا تَخرُج ، قالَ : فَقالَ لي : يَا بنَ عَبّاسٍ ، أما عَلِمتَ أنّ مَنِيَّتي مِن هُناكَ ، وأنَّ مَصارِعَ أصحابي هُناكَ ؟ فَقُلتُ لَهُ : فَأنّى لَكَ ذلِكَ ؟ قالَ : بِسِرٍّ سُرَّ لي ، وعِلمٍ اُعطيتُهُ (دلائل الإمامة : ص ۱۸۱ ح ۹۶ ، ذوب النُّضار : ص ۳۰) .

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 322183
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به