گفت: اى فرزند دختر پيامبر خدا ! دل هايى را پشتِ سر نهادم كه با تو بودند و شمشيرهايى را كه با بنى اميّه بودند .
حسين عليه السلام به او فرمود : «راست مى گويى ، برادر عرب ! خداوند متعال ، هر چه را بخواهد ، انجام مى دهد و هر چه را اراده كند ، به آن حكم مى نمايد» . ۱
7 / 15
نامه امام عليه السلام به مردم كوفه و شهادت فرستاده امام عليه السلام
۳۷۶.تاريخ الطبرىـ به نقل از محمّد بن قيس ـ: حسين عليه السلام آمد و چون به منزلگاه حاجِر در بطن الرُّمّه رسيد، قيس بن مُسهِر صَيداوى را سوى مردم كوفه فرستاد و همراه او براى آنان ، چنين نوشت: «به نام خداى بخشنده مهربان. از حسين بن على ، به برادرانش از مؤمنان و مسلمانان . درود بر شما ! ستايش مى كنم خدايى را كه جز او خدايى نيست. امّا بعد ، به راستى كه نامه مسلم بن عقيل ، به من رسيد كه از نيكونظرى و فراهم آمدن جمع شما براى يارى ما و گرفتن حقّ ما ، خبر مى داد. از خدا خواستم كه با ما نيكى كند و شما را بر اين كار ، پاداش بزرگ دهد. از مكّه به روز سه شنبه هشتم ذى حجّه، روز تَرويه، به سوى شما ره سپار شده ام. هنگامى كه پيك من نزد شما رسيد، در كار خويش شتاب كنيد و بكوشيد كه من، همين روزها نزد شما مى رسم ، إن شاء اللّه ! سلام بر شما و رحمت و بركات خدا [بر شما]!».
مسلم بن عقيل ، 27 روز پيش از آن كه كشته شود ، براى حسين عليه السلام نوشته بود: «امّا بعد، راه نما ، به كسان خود ، دروغ نمى گويد. جماعت مردم كوفه ، با شمايند . هنگامى كه نامه مرا خواندى ، حركت كن. درود بر تو باد!».
حسين عليه السلام همراه با كودكان و زنان ، ره سپار شد و همچنان آمد و توقّف نمى كرد.