بهره نبردن از منابع متأخّر
عدم استفاده از منابع متأخّر و نياوردن شمارى از گزارش هاى مشهور واقعه عاشورا در اين كتاب ، از دلايل زير ناشى شده است :
1 . ارائه مستند واقعه عاشورا
نخستين دليلِ بهره نگرفتن از منابع متأخّر در دانش نامه امام حسين عليه السلام و اين گُزيده ، ارائه تاريخ معتبر و مستند زندگى سيّد الشهدا و بويژه واقعه عاشوراست . از اين رو ، روش ما در اين پژوهش ، بهره گيرى از كهن ترين منابع (يعنى منابع قرن اوّل تا هفتم و بعضا تا قرن نهم هجرى) بوده است . بر اين اساس ، گزارش هايى كه در منابع بعدى آمده اند و ريشه در منابع اصلى و كهن ندارند ، مورد استناد ما قرار نگرفته اند .
البتّه اين سخن ، بِدان معنا نيست كه هر چه در منابع كهن وجود دارد ، معتبر است ؛ بلكه مقصود ، اين است كه مطالب منابع جديدى كه ريشه در مصادر اصلى ندارند ، اساسا قابل استناد نيستند ، و گر نه ، اعتبار مطالب منابع كهن و قابل استناد نيز منوط به ارزيابى هاى لازم است ، چنان كه ما در اين پژوهش ، موارد قابل توجّهى از مطالب اين منابع را مورد نقد قرار داده ايم .
2 . عدم نياز به گزارش هاى مُتفرّد منابع متأخّر
مطالعه و دقت در آثار و منابع رخداد عظيم كربلاى حسينى مؤيّد اين مدّعاست كه تاريخ عاشورا ، به قدر كفايت داراى منابع معتبر و قابل استناد است و اصولاً نيازى به گزارش هاى منابع غير قابل استناد ، نيست .
3 . تمايز روشن گزارش هاى منابع كهن و منابع جديد
اين نكته ، تنبّه آفرين است كه گزارش منابع كهن تا (قرن نهم) در باره واقعه عاشورا ، تفاوت و تمايز روشنى با گزارش هاى پس از آن دارد ، از جمله اين كه :
الف ـ در منابع متعلق به سده هاى اخير ، صدها بلكه هزارها گزارش نو ديده