زياد نيز به حسين عليه السلام چنين نوشت: «امّا بعد، اى حسين ! خبر فرود آمدنت به كربلا ، به من رسيده و اميرمؤمنان يزيد بن معاويه ، به من نوشته است كه بستر نگُسترم و نانِ سير نخورم تا آن كه تو را به خداى داناى لطيف ، ملحق كنم يا به حكم من و يزيد بن معاويه ، گردن بنهى . والسّلام ! » .
هنگامى كه نامه رسيد، حسين عليه السلام آن را خواند . سپس آن را پرتاب كرد و فرمود : «قومى كه رضايتِ خودشان را بر رضايت آفريدگارشان مقدّم بدارند ، رستگار نمى شوند».
پيك به حسين عليه السلام گفت: ابا عبد اللّه ! پاسخ نامه ؟
حسين عليه السلام فرمود : «من به او پاسخى نمى دهم ؛ چرا كه عذاب الهى بر او حتمى شده است» .
پيك ، اين را به ابن زياد گفت و او به شدّت ، خشمگين شد . ۱
1 / 8
ديدار امام عليه السلام و ابن سعد، ميان دو لشكر
۴۰۸.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى :حسين عليه السلام ، به عمر بن سعد ، پيام فرستاد كه : «مى خواهم با تو گفتگو كنم. امشب ميان لشكر من و لشكر خودت ، همديگر را ببينيم» .
عمر بن سعد ، با بيست سوار و حسين عليه السلام نيز با همين تعداد ، بيرون آمدند .