493
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

1 / 23

حال زينب عليها السلام در شب عاشورا

۴۲۸.تاريخ الطبرىـ به نقل از حارث بن كعب و ابو ضحّاك ، از امام زين العابدين عليه السلام ـ: در شبى كه بامدادش پدرم به شهادت رسيد ، نشسته بودم و عمّه ام زينب عليهاالسلام ، از من پرستارى مى كرد كه پدرم از يارانش كناره گرفت و به خيمه خود رفت و حُوَى ، غلام ابو ذر غِفارى ، نزدش بود و به اصلاح و پرداختِ شمشير ايشان ، مشغول بود ، و پدرم مى خواند :
«اى روزگار ! اُف بر دوستى ات !
چه قدر بامدادها و شامگاه هايى داشته اى
كه در آنها ، همراه و يا جوينده اى كُشته شده
كه روزگار ، از آوردن همانندش ، ناتوان است !
و كار ، با [ خداى ] بزرگ است
و هر زنده اى ، اين راه را مى پيمايد» .
دو يا سه بار ، اين شعر را خواند تا آن جا كه فهميدم و دانستم كه منظورش چيست . گريه ، راه گلويم را بست ؛ ولى بغضم را فرو خوردم و هيچ نگفتم و دانستم كه بلا ، فرود مى آيد ؛ امّا عمه ام نيز آنچه را من شنيدم ، شنيد و چون مانند ديگر زنان ، دلْ نازك و بى تاب بود ، نتوانست خود را نگاه دارد . بيرون پريد و در حالى كه لباسش را بر روى زمين مى كشيد و درمانده شده بود ، خود را به امام عليه السلام رساند و گفت : وا مصيبتا ! كاش مُرده بودم . امروز ، [ گويى ] مادرم فاطمه و پدرم على و برادرم حسن ، در گذشته اند ، اى جانشينِ گذشتگان و پناه باقى ماندگان !
حسين عليه السلام به او نگريست و فرمود : «خواهرم ! شيطان ، بردبارى ات را نبرَد» .
زينب عليهاالسلام گفت : اى ابا عبد اللّه ! پدر و مادرم فدايت ! خود را آماده كشته شدن كرده اى ! جانم فدايت !


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
492

پاكيزگانيم و شما ، پليديد ، و ما از شما ، جدا گشته ايم !
بُرَير ، نمازش را قطع كرد و ندا داد: اى فاسق ! اى تبهكار ! اى دشمن خدا! آيا مانند تويى ، از پاكيزگان است ؟ ! تو جز چارپايى بى خِرد ، نيستى. تو را به آتش روز قيامت و عذاب دردناك ، بشارت باد !
شمر بن ذى الجوشن ـ كه خدا لعنتش كند ـ ، بر سرِ او داد كشيد و گفت: اى گوينده ! خداوند ـ تبارك و تعالى ـ ، تو را و همراهت حسين را به زودى مى كُشد .
بُرَير به او گفت: اى دشمن خدا! آيا مرا از مرگ مى ترسانى ؟ به خدا سوگند، مرگ ، از زندگى با شما، براى ما دوست داشتنى تر است . به خدا سوگند ، كسانى كه خون فرزندان و خاندان محمّد صلى الله عليه و آله را مى ريزند ، به شفاعتش نمى رسند .
مردى از ياران حسين عليه السلام به سوى بُرَير بن حُضَير آمد و به او گفت: خدايت رحمت كند ، اى برير! ابا عبد اللّه عليه السلام به تو مى فرمايد : «به جايگاهت ، باز گرد و با آنان سخن مگو، كه ـ به جانم سوگند ـ ، اگر مؤمنِ آل فرعون ، قومش را نصيحت كرد و دعوت را به آخر رساند، تو نيز نصيحت كردى و آن را به آخر رساندى» . ۱

1.أقبَلَ الشِّمرُ بنُ ذِي الجَوشَنِ ـ لَعَنَهُ اللّه ُ ـ في نِصفِ اللَّيلِ ومَعَهُ جَماعَةٌ مِن أصحابِهِ حَتّى تَقارَبَ مِن عَسكَرِ الحُسَينُ عليه السلام ، وَالحُسَينُ عليه السلام قَد رَفَعَ صَوتَهُ وهُوَ يَتلو هذِهِ الآيَةَ «وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِى لَهُمْ» ، إلى آخِرِها . قالَ : فَصاحَ لَعينٌ مِن أصحابِ شِمرِ بنِ ذِي الجَوشَنِ : نَحنُ ورَبِّ الكَعبَةِ الطَّيِّبونَ ، وأنتُمُ الخَبيثونَ ! وقَد مُيِّزنا مِنكُم . قالَ : فَقَطَعَ بُرَيرٌ الصَّلاةَ ، فَناداهُ : يا فاسِقُ ! يا فاجِرُ ! يا عَدُوَّ اللّه ِ ! أمِثلُكَ يَكونُ مِنَ الطَّيِّبينَ ؟! ما أنتَ إلّا بَهيمَةٌ ولا تَعقِلُ ، فَأَبشِر بِالنّارِ يَومَ القِيامَةِ وَالعَذابِ الأَليمِ . قالَ : فَصاحَ بِهِ شِمرُ بنُ ذِي الجَوشَنِ ـ لَعَنَهُ اللّه ُ ـ وقالَ : أيُّهَا المُتَكَلِّمُ ، إنَّ اللّه َ تَبارَكَ وتَعالى قاتِلُكَ وقاتِلُ صاحِبِكَ عَن قَريبٍ . فَقالَ لَهُ بُرَيرٌ : يا عَدُوَّ اللّه ِ! أبِالمَوتِ تُخَوِّفُني ، وَاللّه ِ ، إنَّ المَوتَ أحَبُّ إلَينا مِنَ الحَياةِ مَعَكُم ! وَاللّه ِ ، لا يَنالُ شَفاعَةَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله قَومٌ أراقوا دِماءَ ذُرِّيَّتِهِ وأهلِ بَيتِهِ . قالَ : وأقبَلَ رَجُلٌ مِن أصحابِ الحُسَينِ عليه السلام إلى بُرَيرِ بنِ حُضَيرٍ ، فَقالَ لَهُ : رَحِمَكَ اللّه ُ يا بُرَيرُ ! إنَّ أبا عَبدِ اللّه ِ يَقولُ لَكَ : اِرجِع إلى مَوضِعِكَ ولا تُخاطِبِ القَومَ ، فَلَعَمري لَئِن كانَ مُؤمِنُ آلِ فِرعَونَ نَصَحَ لِقَومِهِ وأبلَغَ فِي الدُّعاءِ ، فَلَقَد نَصَحتَ وأبلَغتَ فِي النُّصحِ (الفتوح : ج ۵ ص ۹۹) .

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 314567
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به