497
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

سپس ، نماز صبح را با آنان خواند و آماده نبردشان ساخت . همچنين فرمان داد تا گودالى كه اطراف لشكرش كَنده بودند ، پُر از آتش شود تا تنها از يك سو با دشمن بجنگند . ۱

۴۳۱.تاريخ الطبرىـ به نقل از ابو مِخنَف ـ: حارث بن كَعْب و ابو ضحّاك ، از امام زين العابدين عليه السلام برايم نقل كردند كه : حسين عليه السلام به سوى يارانش بيرون آمد و به آنان ، فرمان داد كه چادرهايشان را به هم نزديك كنند و طناب هاى آنها را در هم بتابند و خودشان ، ميان چادرها قرار گيرند و تنها سمتى را كه دشمن از آن سو مى آيد ، باز بگذارند ... .
همچنين ، عبد اللّه بن عاصم ، از ضحّاك بن عبد اللّه مشرقى برايم نقل كرده كه : ـ صبح عاشورا ـ خيمه ها را پشتِ سر خود قرار دادند و امام عليه السلام ، فرمان داد تا هيزم و نِيى را كه در پشت خيمه ها بود ، آتش زدند ، مبادا كه دشمنان ، از پشت ، به آنها حمله كنند .
سپس حسين عليه السلام ، به جاى گودى كه در پشت خيمه ها قرار داشت و مانند جوى آبى بود ، هيزم و نِى آورد و در دلِ شب ، آن جا را به شكل خندق در آوردند و هيزم و نِى را در آن جا ريختند و گفتند : چون دشمن به ما حمله كرد و با ما درگير شد ، در اين جا ، آتش مى افكنيم تا از پشت سر ، بر ما وارد نشوند و تنها از يك سو با آنان بجنگيم .
چنين كردند و سودبخش هم بود ... .
عبد اللّه بن عاصم ، به نقل از ضحّاك مشرقى برايم گفت : هنگامى كه دشمنان به سوى ما روى آوردند و به آتش برافروخته هيزم و نِى نگريستند ـ همان آتشى كه در پشتمان برافروخته بوديم تا از پشتِ سر به ما حمله نكنند ـ ، يكى از سوارانِ غرق در

1.ثُمَّ إنَّ الحُسَينَ عليه السلام أمَرَ بِحَفيرَةٍ فَحُفِرَت حَولَ عَسكَرِهِ شِبهَ الخَندَقِ ، وأمَرَ فَحُشِيَت حَطَبا ، وأرسَلَ عَلِيّا ابنَهُ عليه السلام في ثَلاثينَ فارِسا وعِشرينَ راجِلاً لِيَستَقُوا الماءَ ، وهُم عَلى وَجَلٍ شَديدٍ ... ثُمَّ قالَ لِأَصحابِهِ : قُوموا فَاشرَبوا مِنَ الماءِ يَكُن آخِرَ زادِكُم ، وتَوَضَّؤوا وَاغتَسِلوا ، وَاغسِلوا ثِيابَكُم لِتَكونَ أكفانَكُم . ثُمَّ صَلّى بِهِمُ الفَجرَ ، وعَبَّأَهُم تَعبِئَةَ الحَربِ ، وأمَرَ بِحَفيرَتِهِ الَّتي حَولَ عَسكَرِهِ ، فَاُضرِمَت بِالنّارِ ؛ لِيُقاتِلَ القَومَ مِن وَجهٍ واحِدٍ (الأمالى ، صدوق : ص ۲۲۰ ح ۲۳۹ ، بحارالأنوار : ج ۴۴ ص ۳۱۶ ح ۱) .


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
496

گروهى از يارانش ديدم كه به من مى فرمايد : پسر عزيزم ! تو شهيدِ خاندان محمّدى و آسمانيان و ملكوتيان ، به تو بشارت يافته اند . افطارِ امشبت را نزد من خواهى بود . بشتاب و تأخير مكن كه اين ، اَجَلِ فرود آمده از آسمان به قصد توست تا خونت را در شيشه اى سبز بگيرد ! .
اين است آنچه ديدم و بى ترديد ، حادثه (مرگ)، نزديك شده و گاهِ كوچ از اين دنيا فرا رسيده است» . ۱

1 / 25

آماده شدن براى نبرد

۴۳۰.الأمالى ، صدوقـ به نقل از عبد اللّه بن منصور ، از امام صادق ، از پدرش امام باقر از جدّش امام زين العابدين عليهم السلام ـ: آن گاه امام حسين عليه السلام فرمان داد تا در اطراف لشكرش ، گودالى شبيه خندق كَنْدند و به دستور ايشان ، پُر از هيزم شد . آن گاه ، پسرش على اكبر عليه السلام را با سى سوار و بيست پياده ، براى آوردن آبْ فرستاد ، در حالى كه خطرهاى بسيارى آنها را تهديد مى كرد ... .
آن گاه ، امام حسين عليه السلام به يارانش فرمود : «برخيزيد و آب بنوشيد ، كه آخرين توشه شماست ؛ و وضو بگيريد و غسل كنيد و لباس هايتان را بشوييد ، كه كفن هايتان مى شود» .

1.لَمّا كانَ وَقتُ السَّحَرِ خَفَقَ الحُسَينُ عليه السلام بِرَأسِهِ خَفقَةً ، ثُمَّ استَيقَظَ ، فَقالَ : أتَعلَمونَ ما رَأَيتُ في مَنامِي السّاعَةَ ؟ قالوا : ومَا الَّذي رَأَيتَ يَابنَ بِنتِ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ؟ فَقالَ : رَأَيتُ كَأَنَّ كِلابا قَد شَدَّت عَلَيَّ تُناشِبُني ، وفيها كَلبٌ أبقَعُ رَأَيتُهُ أشَدَّها عَلَيَّ ، وأظُنُّ الَّذي يَتَوَلّى قَتلي رَجُلٌ أبقَعُ وأبرَصُ مِن هؤُلاءِ القَومِ . ثُمَّ إنّي رَأَيتُ بَعدَ ذلِكَ جَدّي رَسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ومَعَهُ جَماعَةٌ مِن أصحابِهِ ، وهُوَ يَقولُ لي : يا بُنَيَّ ، أنتَ شَهيدُ آلِ مُحَمَّدٍ ! وقَدِ استَبشَرَت بِكَ أهلُ السَّماواتِ وأهلُ الصَّفحِ الأَعلى ، فَليَكُن إفطارُكَ عِندِي اللَّيلَةَ ، عَجِّل ولا تُؤَخِّر ! فَهذا أثَرُكَ قَد نَزَلَ مِنَ السَّماءِ لِيَأخُذَ دَمَكَ في قارورَةٍ خَضراءَ . وهذا ما رَأَيتُ ، وقَد أزِفَ الأَمرُ ، وَاقتَرَبَ الرَّحيلُ مِن هذِهِ الدُّنيا ، لا شَكَّ في ذلِكَ (الفتوح : ج ۵ ص ۹۹) .

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 322319
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به