خيمه اهل بيت امام عليه السلام ، جمع كرد و آنها با سخنان عجيب و شگفت انگيزى ، حمايت خود را از ايشان اعلام كردند . در اين حال ، زنان از خيمه ها بيرون آمدند و گريه سر دادند و از آنها ، تقاضاى حمايت كردند .
در باره اين داستان مفصّل ـ كه نگارنده الدمعة الساكبة ، آن را در بيش از دو صفحه بيان كرده ـ ، بايد گفت كه هيچ اثرى از آن در منابع معتبر ، ديده نمى شود و احتمالاً ، وى نخستين كسى است كه اين ماجرا را گزارش كرده است . البتّه وى اين گزارش را به شيخ مفيد ، نسبت داده ؛ ۱ ولى اين مطلب ، در هيچ يك از كتب موجود شيخ مفيد و بلكه در هيچ كتاب معتبر ديگرى نيز يافت نشد .
ضمنا بايد توجّه داشت كه هلال بن نافع ـ كه اين گزارش به او نسبت داده شده ـ ، از ياران امام عليه السلام نيست ؛ بلكه از سپاه دشمن است و نام صحابى امام ، «نافع بن هلال» بوده است!
فهرستِ شمارى ديگر از متفرّدات منابع متأخّر
اگر بخواهيم متفرّدات منابع متأخّر (در باره واقعه عاشورا) را همانند نمونه هاى پيش گفته گزارش كنيم ، چه بسا لازم باشد كه كتاب مستقلّى را به آنها اختصاص دهيم . ۲ از اين رو ، براى آگاهى پژوهشگران ، تنها فهرستوار ، به شمارى ديگر از آنها اشاره مى كنيم :
ـ گزارش سخنرانى منسوب به امام عليه السلام پس از نماز ظهر عاشورا ؛ ۳
ـ گزارش حضور جابر بن عُروه غِفارى (از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله ) در كربلا و فرمايش امام عليه السلام به او كه : «شَكَرَ اللّهُ سَعيَكَ يا شَيخُ ؛ خداوند ، تلاش تو را پاداش دهد ، اى
1.الدمعة الساكبة : ج ۴ ص ۲۷۲ .
2.بلكه به گفته شهيد مطهرى : «اگر بخواهيم روضه هاى دروغى را كه مى خوانند ، جمع آورى كنيم ، شايد چند جلد كتاب پانصد صفحه اى بشود ، (حماسه حسينى : ج ۱ ص ۱۸) .
3.مقتل الحسين عليه السلام المنسوب إلى أبى مخنف : ص ۱۰۵ ، أسرار الشهادات : ج ۲ ص ۲۶۶ (تقريبا با همان الفاظ ، از مقتل الحسين عليه السلام المنسوب إلى أبى مخنف) .