525
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

بودند ، در آنها معلوم نبود . ۱

2 / 11

نماز جماعت در ظهر عاشورا به امامت حسين عليه السلام

۴۴۷.تاريخ الطبرىـ به نقل از حُمَيد بن مسلم ـ: ياران حسين عليه السلام ، پيوسته كشته مى شدند و چون يكى دو تن از آنان كُشته مى شد، معلوم مى شد ؛ امّا هر چه از دشمن كشته مى شد ، معلوم نمى گشت ؛ زيرا آنان ، فراوان بودند .
هنگامى كه ابوثُمامه عمرو بن عبد اللّه صائدى چنين ديد ، به حسين عليه السلام گفت: اى ابا عبد اللّه ! جانم به فدايت! مى بينم كه اينان ، به تو نزديك شده اند . نه . به خدا سوگند، كُشته نمى شوى تا من ـ اگر خدا بخواهد ـ ، پيش از تو كُشته شوم ! دوست دارم كه پروردگارم را در حالى ملاقات كنم كه اين نمازى را كه وقتش فرا رسيده ، بخوانم .

1.حَمَلَ شِمرُ بنُ ذِي الجَوشَنِ ، فَثَبَتوا لَهُ ، وقاتَلَ أصحابُ الحُسَينِ عليه السلام قِتالاً شَديدا ، وإنَّما هُمُ اثنانِ وثَلاثونَ فارِسا ، فَلا يَحمِلونَ عَلى جانِبٍ مِن أهلِ الكوفَةِ إلّا كَشَفوهُ . فَدَعا عُمَرُ بنُ سَعدٍ بِالحُصَينِ بنِ نُمَيرٍ في خَمسِمِئَةٍ مِنَ الرُّماةِ ، فَأَقبَلوا حَتّى دَنَوا مِنَ الحُسَينِ عليه السلام وأصحابِهِ ، فَرَشَقوهُم بِالنَّبلِ ، فَلَم يَلبَثوا أن عَقَروا خُيولَهُم ، وقاتَلوهُم حَتَّى انتَصَفَ النَّهارُ ، وَاشتَدَّ القِتالُ ، ولَم يَقدِر أصحابُ ابنِ سَعدٍ أن يَأتوهُم إلّا مِن جانِبٍ واحِدٍ ؛ لِاجتِماعِ أبنِيَتِهِم ، وتَقارُبِ بَعضِها مِن بَعضٍ . فَأَرسَلَ عُمَرُ بنُ سَعدٍ الرِّجالَ لِيُقَوِّضُوا الأَبنِيَةَ مِن عَن شَمائِلِهِم وأيمانِهِم ، لِيُحيطوا بِها ، وأخَذَ الثَّلاثَةُ وَالأَربَعَةُ مِن أصحابِ الحُسَينِ عليه السلام يَتَخَلَّلونَ بَينَها ، فَيَشُدّونَ عَلَى الرَّجُلِ وهُوَ يُقَوِّضُ ، ويَنهَبُ فَيَرمونَهُ عَن قَريبٍ ، فَيَصرَعونَهُ ويَقتُلونَهُ . فَأَمَرَ عُمَرُ بنُ سَعدٍ أن يُحرِقوها بِالنّارِ ، فَقالَ الحُسَينُ عليه السلام لِأَصحابِهِ : دَعوهُم فَليُحرِقوها ، فَإِنَّهُم لَو فَعَلوا لَم يَجوزوا إلَيكُم مِنها ، فَأَحرَقوها ، وكانَ ذلِكَ كَذلِكَ . وقيلَ : قالَ لَهُ شَبَثُ بنُ رِبعِيٍّ : أفزَعتَ النِّساءَ ثَكِلَتكَ اُمُّكَ ! فَاستَحيا مِن ذلِكَ ، وَانصَرَفَ عَنهُ ، وجَعَلوا لا يُقاتِلونَهُم إلّا مِن وَجهٍ واحِدٍ . وشَدَّ أصحابُ زُهَيرِ بنِ القَينِ ، فَقَتَلوا أبا عُذرَةَ الضِّبابِيَّ منِ أصحابِ شِمرٍ . قالَ : ولا يَزالُ يُقتَلُ مِن أصحابِ الحُسَينِ عليه السلام الواحِدُ وَالاِثنانِ ، فَتَبَيَّنُ ذلِكَ فيهِم ؛ لِقِلَّتِهِم ، ويُقتَلُ مِن أصحابِ عُمَرَ العَشَرَةُ وَالعِشرونَ ، فَلا يَتَبَيَّنُ ذلِكَ فيهِم ؛ لِكَثرَتِهِم (مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۲ ص ۱۶) .


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
524

ايستادگى كردند . ياران حسين عليه السلام ، با آن كه تنها 32 سوار بودند ، به شدّت مى جنگيدند و بر هيچ سويى از لشكر كوفه حمله نمى بُردند، جز آن كه آن را مى شكافتند. پس عمر بن سعد ، حُصَين بن نُمَير را با پانصد تير انداز ، فرا خواند . آنان ، جلو آمدند تا به نزديك حسين عليه السلام و يارانش رسيدند و آنان را تيرباران كردند . اندكى نگذشت كه مَركب هايشان را از پاى در آوردند و با آنان جنگيدند تا ظهر ، فرا رسيد و كار جنگ ، بالا گرفت ؛ امّا ياران ابن سعد ، نتوانستند جز از يك جبهه ، بر آنانْ وارد شوند ؛ زيرا خيمه هايشان ، گِرد هم و به يكديگر ، نزديك بود .
از اين رو ، عمر بن سعد ، پيادگان را فرستاد تا خيمه ها را از چپ و راستشان ويران كرده ، از هم جدا كنند و سپس به محاصره خود در آورند ؛ امّا ياران حسين عليه السلام ، در دسته هاى سه ، چهار نفرى ، ميان خيمه ها پنهان مى شدند و بر هر يك از آنها كه مشغول ويران كردن خيمه ها و غارت آنها بود ، يورش مى بردند و از نزديك ، او را مى زدند و مى انداختند و مى كُشتند .
پس عمر بن سعد ، فرمان داد كه خيمه ها را با آتش بسوزانند . حسين عليه السلام نيز به يارانش فرمود : «بگذاريد تا آنها را بسوزانند ، كه اگر چنين كنند، نمى توانند از آن بگذرند و به شما برسند» .
آنها خيمه ها را سوزاندند و همان گونه شد كه حسين عليه السلام گفته بود .
همچنين گفته شده است : شَبَث بن رِبعى به او (ابن سعد) گفت: آيا زنان را مى ترسانى، مادرت ، به عزايت بنشيند؟!
او نيز از كارش خجالت كشيد و از آن ، منصرف شد . لذا [ دشمنان ]جز از يك جبهه ، نتوانستند با آنان بجنگند .
ياران زُهَير بن قَين هم حمله بُردند و ابو عُذره ضَبابى از ياران شمر را كُشتند .
و پيوسته ، ياران حسين عليه السلام ، يكى يكى كُشته مى شدند و به دليل كم بودنشان ، در آنها معلوم مى شد . از ياران عمر نيز ، ده تن ده تن ، كُشته مى شدند ؛ امّا چون فراوان

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 314634
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به