همچنين پارسايى و سخنورى و دفاع از حريم ولايت حسينى . خنده رويى او در صبح عاشورا در شرايطى كه دشمن حلقه محاصره را هر ساعت تنگ تر مى كرد حكايت از روح بلند و متعالى او داشت .
۴۵۴.الملهوف :بُرَير بن خُضَير ـ كه زاهد و عابد بود ـ ، به ميدان آمد . يزيد بن مَعقِل ، به سوى او بيرون آمد و با هم ، قرار مُباهِله گذاشتند و از خدا خواستند كه هر كه بر حق است ، آن را كه بر باطل است ، بكُشد . آن گاه ، با هم جنگيدند و بُرَير ، او را كُشت . سپس ، پيوسته جنگيد تا به شهادت رسيد . خداوند، از او خشنود باد ! ۱
۴۵۵.المناقب، ابن شهرآشوب : بُرَير بن خُضَير هَمْدانى به ميدان آمد ، در حالى كه مى گفت :من، بُرَيرم و پدرم، خُضَير بود؛
شيرى كه ديگر شيران را [ نيز ] با غُرّشش مى ترسانْد .
نيكوكاران ، كار خير ما را مى دانند
شما را [ با شمشير ] مى زنم و در اين كار ، زيانى نمى بينم .
اين گونه است انجام دادن كار خير از بُرَير .
بَحير بن اوس ضَبّى ، او را كُشت .
3 / 5
بَشير بن عَمرو حَضرَمى
بَشير بن عمرو حَضرَمى ۲
، از ياران استوارگام و باوفاى سيّد الشهدا عليه السلام است .
وى ، خبر ناگوار اسارت فرزندش در ناحيه اى مرزى را در كربلا شنيد و در حالى كه مى توانست به بهانه آزاد كردن فرزندش صحنه را ترك كند ، جوان مردى كرد و از