555
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

عاشورا ، حاكى از نهايت ايمان ، ايثار و عشق او به خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله است . وى خطاب به امام عليه السلام گفت :
اى ابا عبد اللّه ! چيزى عزيزتر از جانم براى جلوگيرى از كشته شدن تو و ستم بر تو ، ندارم. پس بِدرود !
هنگامى كه سپاه دشمن از دلاورى هاى او به ستوه آمد ، عمر بن سعد ، دستور داد كه از هر سو با سنگ به او حمله كنند . عابِس ، با ديدن اين صحنه ، چنان به وجد آمد كه كلاهْ خودِ خود را از سر برداشت و زره از تن به در كرد و بدون كلاهْ خود و زره ، از سنگ باران دشمن ، استقبال كرد .

۴۶۲.أنساب الأشراف :گفته اند: هنگامى كه باقى مانده ياران حسين عليه السلام ديدند كه نمى توانند خود حسين عليه السلام را از دسترس دشمن ، دور نگاه دارند، براى شهادت، به رقابت پرداختند و پيش روىِ حسين عليه السلام به جنگ پرداختند تا كشته شوند .
عابِس بن ابى شَبيب ، آمد و گفت: اى ابا عبد اللّه ! به خدا سوگند، نمى توانم قتل و ستم را با چيزى عزيزتر از جانم ، از تو دور كنم . پس خدا حافظ !
سپس با شمشيرش به نبرد پرداخت و مردم ، به سبب شجاعتش [ از او ]مى گريختند . سپس از همه سو به او هجوم آوردند تا به شهادت رسيد . ۱

3 / 19

عبد الرحمان بن عبد رَبِّه انصارى

وى از ياران پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، امام على عليه السلام و امام حسين عليه السلام بوده است . در باره وى ،

1.قالوا : فَلَمّا رَأى بَقِيَّةُ أصحابِ الحُسَينِ عليه السلام أنَّهُم لا يَقدِرونَ عَلى أن يَمتَنِعوا ولا يَمنَعوا حُسَينا عليه السلام ، تَنافَسوا في أن يُقتَلوا ، فَجَعَلوا يُقاتِلونَ بَينَ يَدَيهِ حَتّى يُقتَلوا . وجاءَ عابِسُ بنُ أبي شَبيبٍ فَقالَ : يا أبا عَبدِ اللّه ِ ، وَاللّه ِ ما أقدِرُ عَلى أن أدفَعَ عَنكَ القَتلَ وَالضَّيمَ بِشَيءٍ أعَزَّ عَلَيَّ مِن نَفسي ، فَعَلَيكَ السَّلامُ ! وقاتَلَ بِسَيفِهِ ، فَتَحاماهُ النّاسُ لِشَجاعَتِهِ ، ثُمَّ عَطَفوا عَلَيهِ مِن كُلِّ جانِبٍ ، فَقُتِلَ (أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۴۰۴) .


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
554

شَوذَب گفت: چه كنم ؟! همراه تو در دفاع از فرزند فاطمه دختر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مى جنگم تا كشته شوم.
عابِس گفت: همين گونه هم به تو گمان مى رفت ؛ امّا نه ! پيشِ روى ابا عبد اللّه عليه السلام برو ، همان گونه كه شهادت ديگر يارانش را ديده ، شهادت تو را نيز ببيند و پاداش شكيبايى بر آن را ببرد . من نيز همين كار را مى كنم كه اگر در اين لحظه، كس ديگرى از تو نزديك تر داشتم ، خوش داشتم كه او را پيش بيندازم تا پاداش شكيبايى بر او را به حساب خدا بگذارم كه امروز، برايمان سزاوار است با هر چه مى توانيم، كسبِ پاداش كنيم ؛ زيرا پس از امروز ، ديگر عملى نيست و تنها محاسبه است .
شَوذَب آمد و بر حسين عليه السلام سلام داد و روانه ميدان شد و جنگيد تا كشته شد . ۱

3 / 18

عابِس بن ابى شَبيب

عابِس بن ابي شبيب شاكرى يكى از دلاورترين و كوشاترين ياران امام حسين عليه السلام بوده است .
وى ، نخستين كسى است كه وقتى مسلم عليه السلام ، نامه امام حسين عليه السلام را در خانه مختار براى جمعى از شيعيان كوفه قرائت كرد ، از جا برخاست و در حمايت از او به سخنرانى پرداخت .
عابِس ، نامه مسلم به امام عليه السلام را به مكّه بُرد و در صحنه هاى مختلف نهضت امام حسين عليه السلام ، حضور جدّى داشت . سخنان او هنگام وداع با امام حسين عليه السلام در روز

1.جاءَ عابِسُ بنُ أبي شَبيبٍ الشّاكِرِيُّ ومَعَهُ شَوذَبٌ مَولى شاكِرٍ ، فَقالَ : يا شَوذَبُ ، ما في نَفسِكَ أن تَصنَعَ ؟ قالَ : ما أصنَعُ ؟ اُقاتِلُ مَعَكَ دونَ ابنِ بِنتِ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله حَتّى اُقتَلَ ، قالَ : ذلِكَ الظَّنُّ بِكَ ، أمّا لا فَتَقَدَّم بَينَ يَدَي أبي عَبدِ اللّه ِ حَتّى يَحتَسِبَكَ كَمَا احتَسَبَ غَيرَكَ مِن أصحابِهِ ، وحَتّى أحتَسِبَكَ أنَا ، فَإِنَّهُ لَو كانَ مَعِي السّاعَةَ أحَدٌ أنَا أولى بِهِ مِنّي بِكَ لَسَرَّني أن يَتَقَدَّمَ بَينَ يَدَيَّ حَتّى أحتَسِبَهُ ، فَإِنَّ هذا يَومٌ يَنبَغي لَنا أن نَطلُبَ الأَجرَ فيهِ بِكُلِّ ما قَدَرنا عَلَيهِ ، فَإِنَّهُ لا َّعَمَلَ بَعدَ اليَومِ وإنَّما هُوَ الحِسابُ . قالَ : فَتَقَدَّمَ فَسَلَّمَ عَلَى الحُسَينِ عليه السلام ، ثُمَّ مَضى فَقاتَلَ حَتّى قُتِلَ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۴۳) .

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 314696
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به