557
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

شمر ، به جناح چپ [ لشكر حسين عليه السلام ] حمله كرد ؛ ولى آنان در برابرش ايستادگى و با او زد و خورد كردند. او يارانش را صدا كرد و از هر سو به حسين عليه السلام و يارانش ، يورش بُرد . عبد اللّه بن عُمَير كَلْبى ، كشته شد و همسرش بر بالاى سرش مى گريست كه شمر ، به يكى از غلامانش به نام رستم ، فرمان داد و او نيز با عمود ، بر سرِ آن زن زد و سرش را شكست كه همان جا در گذشت . ۱

3 / 21

عبد اللّه و عبد الرحمان غِفارى

آن دو ، از ياران امام حسين عليه السلام بودند كه در شرايط سخت نبرد و هجوم همه جانبه دشمن ، نزد امام عليه السلام آمدند و گفتند : اى ابا عبد اللّه ! سلام بر تو باد ! دشمن ، ما را به تو چسبانده [ و حلقه محاصره را تنگ كرده ]است . ما دوست داريم كه پيشِ رويت ، كُشته شويم و از تو محافظت و دفاع كنيم . امام عليه السلام فرمود : «آفرين بر شما ! نزديك من بياييد» .
آن دو ، به امام عليه السلام نزديك شدند و به نبرد پرداختند .

3 / 22

عُمَرُ بن خالد صَيداوى و همراهانش

عمر بن خالد صَيداوى و غلامش كه سعد يا سعيد نام داشته ، از ديگر شهيدان حادثه

1.خَرَجَ يَسارٌ مَولى زِيادٍ وسالِمٌ مَولَى ابنِ زِيادٍ فَدَعَوا إلَى المُبارَزَةِ ، فَقالَ عَبدُ اللّه ِ بنُ عُمَيرٍ الكَلبِيُّ : أبا عَبدِ اللّه ِ ـ رَحِمَكَ اللّه ُ ـ ائذَن لي أخرُج إلَيهِما ، فَخَرَجَ رَجُلٌ آدَمُ طُوالٌ شَديدُ السّاعِدَينِ بَعيدُ ما بَينَ المَنكِبَينِ ، فَشَدَّ عَلَيهِما فَقَتَلَهُما ... فَأَقبَلَت إلَيهِ امرَأَتُهُ فَقالَت : قاتِل بِأَبي أنتَ واُمّي عَنِ الحُسَينِ ذُرِّيَّةِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله . فَأَقبَلَ يَرُدُّها نَحوَ النِّساءِ ... . وحَمَلَ شِمرٌ فِي المَيسَرَةِ فَثَبَتوا لَهُ وطاعَنوهُ ، ونادى أصحابَهُ فَحَمَلَ عَلَى الحُسَينِ عليه السلام وأصحابِهِ مِن كُلِّ جانِبٍ ، وقُتِلَ عَبدُ اللّه ِ بنُ عُمَيرٍ الكَلبِيُّ ، فَجَعَلَتِ امرَأَتُهُ تَبكي عِندَ رَأسِهِ ، فَأَمَرَ شِمرٌ غُلاما لَهُ يُقالُ لَهُ رُستَمُ ، فَضَرَبَ رَأسَها بِعَمودٍ حَتّى شَدَخَهُ فَماتَت مَكانَها (أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۳۹۸ ـ ۴۰۱) .


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
556

گفته شده : امير مؤمنان ، او را تربيت كرد و به او ، قرآن آموخت .
يكى از سوابق درخشان آن مرد بزرگ ، اين بود كه وقتى امام على عليه السلام در كوفه ، جمعى از ياران پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را سوگند داد كه هر كس سخنان ايشان را در غدير خُم ، به گوش خود شنيده است ، بلند شود و شهادت دهد ، يكى از كسانى كه از جا برخاست و در كنار ديگرانْ شهادت داد ، عبد الرحمان بود .
در جريان شوخى كردن ياران امام حسين عليه السلام با يكديگر در آستانه شهادت نيز ، به نام وى اشاره شده است .

3 / 20

عبد اللّه بن عُمَير كَلْبى

عبد اللّه بن عُمَير كَلْبى ، كه عبد اللّه بن تميم كَلْبى نيز گفته شده ، از ياران امام على عليه السلام و امام حسين عليه السلام ، شمرده شده است .
عبد اللّه ، رزمنده اى شجاع و دلير بود كه با تشخيص امام حسين عليه السلام ، به عنوان نخستين مبارز ، به نبرد دو تن از شجاعان دشمن رفت و آنها را به هلاكت رساند و در هجوم گروهىِ دشمن نيز ، پس از هلاكت دو تن ديگر از آنان ، به عنوان دومين شهيد از ياران امام عليه السلام به خيل شهيدان پيوست .

۴۶۳.أنساب الأشراف :يَسار ، غلام زياد و سالم، غلام ابن زياد ، به ميدان آمدند و ياران حسين عليه السلام را به نبرد تن به تن ، فرا خواندند. عبد اللّه بن عُمَير كَلْبى گفت : اى ابا عبد اللّه ! خدا ، رحمتت كند ! به من اجازه بده براى مبارزه با آن دو به ميدان بروم .
پس مردى گندمگون ، قدبلند ، با دستانى سِتَبر و چهارشانه (عبد اللّه ) ، به ميدان آمد و بر آن دو ، يورش بُرد و هر دو را كُشت ... .
همسرش ، نزد او آمد و گفت: پدر و مادرم ، فدايت باد ! به دفاع از حسين، فرزند محمّد صلى الله عليه و آله ، نبرد كن .
عبد اللّه نيز پيش آمد و او را به سوى زنان ، باز گردانْد ... .

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 314564
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به