569
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

حسين عليه السلام به ميدان رفت ] ، على اكبر ، پسر حسين عليه السلام بود كه مادرش ليلا ، دختر ابو مُرّة بن عُروة بن مسعود ثَقَفى بود و شهادتش ، بدين گونه بود كه بر دشمن ، حمله مى بُرد و چنين رَجَز مى خواند :
من على ، پسر حسين بن على ام .
به خداى كعبه سوگند كه ما به پيامبر صلى الله عليه و آله ، نزديك تريم !
و به خدا سوگند كه آن پسر بى نَسَب (ابن زياد) ، نمى تواند بر ما حكم برانَد .
او اين كار (حمله و رَجَزخوانى) را بارها به انجام رساند . مُرّة بن مُنقِذ بن نُعمان عبدى ليثى ، او را ديد و گفت : گناهان عرب بر دوش من ، اگر بر من بگذرد و چنين كند و من ، پدرش را به عزايش ننشانم !
على اكبر عليه السلام ، با شمشيرش به دشمن حمله مى بُرد كه بر مُرّة بن مُنقِذ گذشت . او نيزه اى به على اكبر عليه السلام زد و او [ بر زمين ]افتاد . دشمن ، گِردش را گرفتند و با شمشيرهايشان ، او را تكّه تكّه كردند .
همچنين سليمان بن ابى راشد ، از حُمَيد بن مسلم اَزْدى برايم نقل كرد كه : در روز عاشورا ، به گوش خود شنيدم كه حسين عليه السلام مى گويد : «خدا ، بكشد كسانى را كه تو را كشتند ، اى پسر عزيزم ! چه گستاخ بودند در برابر [خداى] رحمان و بر هتك حرمتِ پيامبر! دنيا ، پس از تو ويران باد!
و گويى هم اينك به زنى مى نگرم كه مانند خورشيدِ به گاه طلوع ، به سرعت ، بيرون دويده ، ندا مى دهد : اى برادرم و فرزند برادرم !
در باره او پرسيدم . گفته شد : اين ، زينب ، فرزند فاطمه دختر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله است .
آن زن آمد تا خود را بر روى [پيكر] على اكبر عليه السلام انداخت . حسين عليه السلام نزد او آمد و دستش را گرفت و او را به خيمه ، باز گردانْد . سپس ، حسين عليه السلام به پسرش روى آورد و جوانان [ خاندان ] او نيز همراهش آمدند . حسين عليه السلام فرمود : «برادرتان را ببريد !»
آنان ، او را از آن جايى كه بر زمين افتاده بود ، بُردند و در خيمه اى نهادند كه جلوى


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
568

من على ، پسر حسين بن على ام .
به خانه خدا سوگند كه ما به پيامبر صلى الله عليه و آله ، نزديك تريم
از شمر و عمر [ بن سعد ] و ابن زياد !
مردى از بنى عبد قيس به نام مُرّة بنِ مُنقِذ بن نُعمان ، به او حمله كرد و نيزه اى بر او زد . على اكبر عليه السلام را بُردند و نزديك پدرش ، بر زمين نهادند . حسين عليه السلام ، خطاب به او فرمود : «پسر عزيزم ! تو را كُشتند . دنيا ، پس از تو ويران باد !» .
آن گاه ، او را به خود چسبانْد تا جان داد . همچنين حسين عليه السلام گفت : «خدايا ! ما را خواندند تا يارى مان دهند ؛ ولى ما را وا نهادند و ما را كُشتند .
خدايا ! باران را از آنان ، دريغ بدار و بركت هاى زمين را از آنان ، باز دار و اگر هم مدّتى بهره مندشان كردى ، دچار اختلاف و تفرقه شان كن و هر يك را به راهى ببر و هيچ گاه ، حاكمان را از آنها ، راضى مگردان» . ۱

۴۶۷.تاريخ الطبرىـ به نقل از ابو مِخنَف ـ: زُهَير بن عبد الرحمان بن زُهَير خَثعَمى برايم نقل كرد كه : آخرين بازمانده ياران حسين عليه السلام [در روز عاشورا] ، سُوَيد بن عمرو بن ابى مُطاع خَثعَمى بود ، و نخستين كشته خاندان ابو طالب در آن روز [ كه پس از ياران

1.دَعا رَجُلٌ مِن أهلِ الشّامِ عَلِيَّ بنَ الحُسَينِ الأَكبَرَ ـ واُمُّهُ آمِنَةُ بِنتُ أبي مُرَّةَ بنِ عُروَةَ بنِ مَسعودٍ الثَّقَفِيِّ واُمُّها بِنتُ أبي سُفيانَ بنِ حَربٍ ـ فَقالَ: إنَّ لَكَ بِأَميرِ المُؤمِنينَ قَرابَةً ورَحِماً، فَإِن شِئتَ آمَنّاكَ، وَامضِ حَيثُما أحبَبتَ! فَقالَ: أما وَاللّه ِ لَقَرابَةُ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله كانَت أولى أن تُرعى مِن قَرابَةِ أبي سُفيانَ، ثُمَّ كَرَّ عَلَيهِ وهُوَ يَقولُ: أنَا عَلِيُّ بنُ حُسَينِ بنِ عَلِيّنَحنُ وبَيتِ اللّه ِ أولى بِالنَّبِيِّ مِن شَمِرٍ وعُمَرٍ وَابنِ الدَّعِيّ قالَ: وأقبَلَ عَلَيهِ رَجُلٌ مِن عَبدِ القَيسِ، يُقالُ لَهُ: مُرَّةُ بنُ مُنقِذِ بنِ النُّعمانِ فَطَعَنَهُ، فَحُمِلَ فَوُضِعَ قَريباً مِن أبيهِ . فَقالَ لَهُ: قَتَلوكَ يا بُنَيَّ، عَلَى الدُّنيا بَعدَكَ العَفاءُ، وضَمَّهُ أبوهُ إلَيهِ حَتّى ماتَ . فَجَعَلَ الحُسَينُ عليه السلام يَقولُ: اللّهُمَّ دَعَونا لِيَنصُرونا فَخَذَلونا وقَتَلونا، اللّهُمَّ فَاحبِس عَنهُم قَطرَ السَّماءِ، وَامنَعهُم بَرَكاتِ الأَرضِ، فَإِن مَتَّعتَهُم إلى حينٍ فَفَرِّقهُم شِيَعاً، وَاجعَلهُم طَرائِقَ قِدَداً، ولا تُرضِ الوُلاةَ عَنهُم أبَداً (الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص ۴۷۰) .

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 380509
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به