57
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

گزارش منسوب به امام زين العابدين عليه السلام كه در پاسخ اين پرسش كه : «در طول سفر ، كجا به شما سخت تر گذشت ؟» ، سه بار فرمود «امان از شام !» ؛ ۱
ـ گزارش هاى ريختن آب و آتش و خاكستر بر سر اهل بيت امام حسين عليه السلام و افتادن آتش بر عمامه امام زين العابدين عليه السلام و سوختن سر ايشان در شام ؛ ۲
ـ گزارش بستن اهل بيت امام عليه السلام به ريسمانى كه يك طرف آن به امام زين العابدين عليه السلام بسته بود و طرف ديگر آن به زينب عليهاالسلام و ... ؛ ۳
ـ گزارش هايى كه حاكى اند قنداقه زينب عليهاالسلام را هنگامى كه در كودكى آرام

1.عنوان الكلام : ص ۱۱۸ .

2.تذكرة الشهداء : ص ۴۱۱ .

3.المنتخب ، طريحى : ص ۴۷۳ .


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
56

گزارش چگونگى آمدن بنى اسد براى دفن اجساد شهدا و اين كه امام زين العابدين عليه السلام در باره كمك آنان در دفن پدر بزرگوارش فرمود: «مَعى مَن يُعينُنى ؛ همراه من ، كسى هست كه مرا يارى كند» و خطاب به پدرش فرمود : «أمّا الدُنيا فَبَعدك مُظلمة ؛ دنيا پس از تو ، تاريك است» و اين كه روى قبر پدر با انگشت نوشت : «هذا قَبرُ حُسَينِ بنِ عَلِىِّ بنِ أبى طالِبٍ الَّذى قَتَلوهُ عَطشاناً غَريباً ؛ اين ، قبر حسين بن على بن ابى طالب است كه او را تشنه و غريب ، كُشتند» ؛۱
ـ گزارش سخن زينب عليهاالسلام خطاب به جسد برادر : «هل أنت أخى؟ هل أنت ابن أبى ؟ ؛ آيا تو برادر منى ؟ آيا تو پسر پدر۲منى ؟»۳ و بوسه زدنش بر حنجر و رگ هاى بُريده برادر ۴ و گفتن «اللّهمّ تقبّل منّا هذا قليل القربان ؛ خداوند ! اين قربانى اندك را از ما بپذير» ؛۵
ـ گزارش هاى مربوط به شمارى از اقدامات سَكينه در كربلا به عنوان كودكى خردسال ، ۶ در صورتى كه بر پايه گزارش منابع معتبر ، وى در آن هنگام ، ازدواج كرده و همراه شوهرش به كربلا آمده بود ؛
ـ گزارش مسلمِ جَصّاص در باره حضور اهل بيت امام عليه السلام در كوفه ، نان و خرما دادن كوفيان به كودكان آنها و جلوگيرى اُمّ كلثوم عليهاالسلام از اين اقدام به دليل حرمت صدقه بر آنها و نيز اين كه زينب عليهاالسلام سرش را به چوب مَحمل زد و اشعارى خواند كه با اين بيت ، آغاز مى شود : «يا هِلالاً لَمَا استتمّ كمالاً... ؛ اى هلالى كه كامل نشده ... !» ؛۷

1.الدمعة الساكبة : ج ۵ ص ۱۳ .

2.اكنون در افواه ، لفظ «مادر» به جاى «پدر» ، مشهور است .

3.شعشعة الحسينى : ج ۲ ص ۱۲۷ .

4.الخصائص الحسينيّة : ص ۱۸۰ ، تذكرة الشهداء : ص ۳۶۳ ، معالى السبطين : ج ۲ ص ۳۲ .

5.كبريت احمر : ص ۳۷۶ (به نقل از : الطراز المُذهّب) ، عنوان الكلام : ص ۵۷ .

6.أسرار الشهادات : ج ۲ ص ۵۸۱ ـ ۵۸۳ و ۴۰۲ ، عنوان الكلام : ص ۳۰۲ .

7.نور العين : ص ۵۵ ، المنتخب ، طريحى : ص ۴۶۳ ، مقتل الحسين عليه السلام المنسوب إلى أبى مخنف : ص ۱۵۸ ـ ۱۶۱ . گفتنى است كه محدّث قمى رحمه اللهدر باره اين خبر مى نويسد : «ذكر محامل و هودج در غيرِ خبر مسلم جصّاص نيست و اين خبر را گر چه علّامه مجلسى نقل نموده است ، ولى مأخذ نقل آن ، منتخب طريحى و كتاب نور العين است كه حالِ هر دو كتاب بر اهل فنّ حديث ، مخفى نيست و نسبت دادن سر شكستن به جناب زينب عليهاالسلامو اشعار معروف نيز از آن مخدّره ـ كه عقيله هاشميّين و عالمه غير معلَّمه و رضيعه ثَدْىِ نبوّت و صاحب مقام رضا و تسليم است ـ بعيد است» (منتهى الآمال : ص ۴۸۳) . افزون بر آنچه محدّث قمى رحمه الله بيان نموده ، سه نكته ديگر نيز در اين باره ، قابل توجّه است : نكته اوّل ، دادن هديه و صدقه مستحب به هاشمى توسّط غير هاشمى ، اشكالى ندارد . نكته دوم ، چگونه مى توان باور كرد كه زينب عليهاالسلام در ملأ عام ، در ميان هزاران كوفى ، سر خود را به محمل بزند و خون جارى شود و اين موضوع ، حدود هزار سال ، مسكوت بماند و پس از اين مدّت طولانى ، در برخى از منابع بسيار ضعيف ، آن هم فقط از يك نفر ، گزارش شود ؟! شايان ذكر است كه همه كتاب هاى ضعيفى كه اين مطلب را از مسلم جَصّاص نقل كرده اند ، به موضوع «زدن سر به چوب محمل» اشاره ندارند . براى نمونه ، اين مطلب در كتاب نور العين و نسخه چاپى مقتل الحسين عليه السلام المنسوب إلى أبى مخنف، نيامده و تنها در المنتخب طريحى و يك نسخه خطّى از مقتل ياد شده ، گزارش شده است . نكته سوم ، زينب عليهاالسلام قطعا كارى بر خلاف توصيه مؤكّد امام حسين عليه السلام انجام نمى دهد ؛ زيرا بر اساس آنچه منابع معتبر ، گزارش كرده اند ، امام عليه السلام به ايشان سفارش فرمود : «يا اُخيّة! إنّى اُقسم عليك فأبرّى قسمى . لا تشقى علىّ جَيبا و لا تخمشى علىّ وجها ؛ خواهرم ! تو را سوگند مى دهم و بدان ، عمل كن . بر [ مرگ ]من ، گريبان چاك مده و صورتْ مخراش» تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۲۰ .

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 314845
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به