647
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

فصل چهارم : ماجراى سرهاى شهيدان

4 / 1

سر امام در خانه خولى

۵۵۸.أنساب الأشراف :عمر بن سعد ، همان روز (عاشورا) ، سر حسين عليه السلام را با خولى بن يزيدِ اصبحى از قبيله حِميَر و نيز حُمَيد بن مسلم ازدى ، به سوى ابن زياد فرستاد . آنان شب به سوى او رفتند و چون درِ كاخ را بسته ديدند ، خولى، آن سر را به خانه اش آورد و زير تَشتى در خانه اش گذاشت . او در خانه اش ، زنى به نام نوار ، دختر مالك حضرمى ، داشت كه پرسيد : چه خبر ؟
گفت : ثروت روزگار را آورده ام . اين ، سر حسين است كه همراه تو در خانه است !
زن گفت : واى بر تو ! مردم ، طلا و نقره مى آورند و تو ، سر فرزند دختر پيامبر خدا را آوردى ؟! به خدا سوگند ، هيچ گاه چيزى ، سر من و سر تو را گرد هم نمى آورد . ۱

1.بَعَثَ عُمَرُ بِرَأسِ الحُسَينِ عليه السلام مِن يَومِهِ مَعَ خَولِيِّ بنِ يَزيدَ الأَصبَحِيِّ مِن حِميَرَ ، وحُمَيدِ بنِ مُسلِمٍ الأَزدِيِّ إلَى ابنِ زِيادٍ ، فَأَقبَلا بِهِ لَيلاً ، فَوَجَدا بابَ القَصرِ مُغلَقا ، فَأَتى خَولِيٌّ بِهِ مَنزِلَهُ ، فَوَضَعَهُ تَحتَ إجّانَةٍ في مَنزِلِهِ ، وكانَ في مَنزِلِهِ امرَأَةٌ يُقالُ لَهَا النَّوارُ بِنتُ مالِكٍ الحَضرَمِيِّ ، فَقالَت لَهُ : مَا الخَبَرُ ؟ قالَ : جِئتُ بِغِنَى الدَّهرِ ، هذا رَأسُ الحُسَينِ مَعَكِ فِي الدّارِ !! فَقالَت : وَيلَكَ! جاءَ النّاسُ بِالفِضَّةِ وَالذَّهَبِ ، وجِئتَ بِرَأسِ ابنِ بِنتِ رَسولِ اللّه ِ !! وَاللّه ِ ، لا يَجمَعُ رَأسي ورَأسَكَ شَيءٌ أبَدا (أنساب الأشراف : ج ۲ ص ۴۱۱) .


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
646

بر تو سلام ـ اى پسر پيامبر خدا ـ و رحمت و بركاتش بر تو باد!
آن گاه بر قبر ، خشت چيد و خاك ريخت و سپس دستش را روى قبر گذاشت و با انگشتانش بر آن نگاشت و نوشت :
هذا قَبرُ حُسَينِ بنِ عَلىّ بنِ أبى طالِبٍ الَّذى قَتَلُوهُ عَطشانا غَريبا . اين ، قبر حسين بن على بن ابى طالب است كه او را غريبانه و تشنه كشتند .
پس از آن ، با راه نمايى او ، عبّاس عليه السلام را دفن كردند . در پايان ، بنى اسد ، به مرد عرب گفتند : اى برادر عرب ! به حقّ اين جنازه اى كه به تنهايى به خاك سپردى و كسى از ما را شريك خود نساختى ، بگو تو كه هستى .
وى گريه شديدى كرد و فرمود :
أنا إمامُكم عَلِىُّ بنُ الحُسَينِ . من ، امام شما على بن الحسين هستم .
آنان به ايشان گفتند : تو على [بن الحسين] هستى ؟
فرمود : «آرى» و سپس از ديدگانشان ناپديد شد . 1
ليكن بايد توجّه داشت ، همان طور كه در مبحث كتاب شناسى تاريخ عاشورا در پيش گفتار دانش نامه امام حسين عليه السلام كه كتاب حاضر گزيده آن است به تفصيل توضيح داده ايم ، كتاب الدمعة الساكبة و ساير منابعى كه اين گزارش را نقل كرده اند ، قابل اعتماد نيستند . 2

1.الدمعة الساكبة : ج ۵ ص ۱۱ ـ ۱۴ .

2.ر . ك : ص ۲۹ (كتاب شناسى تاريخ عاشورا / منابع غير قابل اعتماد) .

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 322177
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به