671
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

عبيد اللّه ، سه بار پرسيد و زينب عليهاالسلام در هر سه بار ، ساكت ماند . يكى از كنيزانش گفت : اين ، زينب، دختر فاطمه عليهاالسلاماست .
عبيد اللّه به او گفت : ستايش ، خدايى را كه شما را رسوا كرد و شما را كُشت و سخن دروغتان را آشكار كرد !
زينب عليهاالسلام گفت : «ستايش ، خدايى را كه ما را به محمّد صلى الله عليه و آله گرامى داشت و پاك و پاكيزه مان كرد و آن گونه كه تو مى گويى ، نيست . تنها فاسق است كه رسوا مى شود و تنها تبهكار است كه تكذيب مى شود» .
ابن زياد گفت : كار خدا را با خاندانت ، چگونه ديدى؟
زينب عليهاالسلام گفت : «كشته شدن ، برايشان تقدير شده بود و آنان هم به سوى قتلگاهشان شتافتند و به زودى ، خداوند ، تو و ايشان را گِرد هم مى آورد و نزد او با هم اقامه دعوا و برهان مى كنيد» .
ابن زياد به خشم آمد و برافروخته شد [و آهنگ كشتن زينب عليهاالسلام را كرد] . عمرو بن حُرَيث به او گفت : خدا ، امير را به سلامت دارد! او يك زن است . آيا زنى را به سبب سخنش مؤاخذه مى كنيد؟ زن را به سخنش نمى گيرند و بر ناسزا و پريشان گويى اش سرزنش نمى كنند .
ابن زياد به او گفت : خداوند ، دل مرا با كشتن طغيانگرت و عاصيان نافرمان خاندانت خُنَك كرد !
زينب عليهاالسلام گريست و سپس گفت : «بزرگم را كُشتى و خاندانم را هلاك كردى و شاخه ام را بُريدى و ريشه ام را از بيخ و بُن در آوردى . اگر اين ، دل تو را خُنَك مى كند ، خُنَك شد !».
عبيد اللّه به او گفت : اين ، دليرى است . ۱ به جانم سوگند ، پدرت نيز شاعر و دلير بود .
زينب عليهاالسلام گفت : «زن را چه به دلاورى؟! از دلاورى به كارهاى ديگر پرداختم .

1.در بيشتر متونى كه اين ماجرا را نقل كرده اند ، «سجع گويى (سَجاعة)» و نه «دليرى (شَجاعة)» آمده است كه درست تر مى نمايد و با بقيّه سخن هم سازگارتر است . سَجْع ، به معناى سخن قافيه دار ، امّا بدون وزن شعرى است . بر اين اساس ، ترجمه اين جمله ، چنين مى شود : «اين زن ، سجع مى گويد» .


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
670

دندان هاى پيشِ حسين عليه السلام مى زد .
زيد بن اَرقَم ، از اصحاب پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ كه پيرمردى كهن سال بود ـ ، كنار ابن زياد بود . هنگامى كه ديد او با چوب دستى بر دندان هاى امام عليه السلام مى زند ، به او گفت : چوب دستى ات را از اين دو لب بردار كه ـ سوگند به خدايى كه خدايى جز او نيست ـ ، آن قدر ديده ام دو لب پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بر اين دو لب ، بوسه مى زند كه به شمار نمى توانم بياورم . سپس با صداى بلند گريست .
ابن زياد به او گفت : خداوند ، چشم هايت را گريان كند ! آيا از پيروزى خدا مى گِريى؟ به خدا سوگند ، اگر پيرمردى خِرِفت نبودى و عقلت نرفته بود ، گردنت را مى زدم . زيد بن اَرقَم ، از پيش ابن زياد برخاست و به خانه اش رفت . ۱

6 / 9

رويارويى ابن زياد و زينب عليها السلام

۵۹۷.تاريخ الطبرىـ به نقل از حُمَيد بن مسلم ـ: هنگامى كه سرِ حسين عليه السلام را با كودكان و خواهران و زنانش نزد عبيد اللّه بن زياد آوردند ، زينب ، دختر فاطمه عليهاالسلام ، بدترين لباسش را پوشيده بود و ناشناس مى نمود و كنيزانش گِردش را گرفته بودند . هنگامى كه وارد شد ، نشست . عبيد اللّه بن زياد گفت : اين كه نشست ، كه بود؟
زينب عليهاالسلام با او سخن نگفت .

1.لَمّا وَصَلَ رَأسُ الحُسَينِ عليه السلام ، ووَصَلَ ابنُ سَعدٍ ـ لَعَنَهُ اللّه ُ ـ مِن غَدِ يَومِ وُصولِهِ ومَعَهُ بَناتُ الحُسَينِ عليه السلام وأهلُهُ ، جَلَسَ ابنُ زِيادٍ لِلنّاسِ في قَصرِ الإِمارَةِ وأذِنَ لِلنّاسِ إذنا عامّا ، وأمَرَ بِإِحضارِ الرَّأسِ فَوُضِعَ بَينَ يَدَيهِ ، فَجَعَلَ يَنظُرُ إلَيهِ ويَتَبَسَّمُ وفي يَدِهِ قَضيبٌ يَضرِبُ بِهِ ثَناياهُ ، وكانَ إلى جانِبِهِ زَيدُ بنُ أرقَمَ صاحِبُ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله وهُوَ شَيخٌ كَبيرٌ ، فَلَمّا رَآهُ يَضرِبُ بِالقَضيبِ ثَناياهُ قالَ لَهُ : اِرفَع قَضيبَكَ عَن هاتَينِ الشَّفَتَينِ ، فَوَاللّه ِ الَّذي لا إلهَ غَيرُهُ لَقَد رَأَيتُ شَفَتَي رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله عَلَيهِما ما لا اُحصيهِ كَثرَةً تُقَبِّلُهُما . ثُمَّ انتَحَبَ باكِيا . فَقالَ لَهُ ابنُ زِيادٍ : أبكَى اللّه ُ عَينَيكَ ، أتَبكي لِفَتحِ اللّه ِ ؟ وَاللّه ِ لَولا أنَّكَ شَيخٌ قَد خَرِفتَ وذَهَبَ عَقلُكَ لَضَرَبتُ عُنُقَكَ . فَنَهَضَ زَيدُ بنُ أرقَمَ مِن بَينِ يَدَيهِ وصارَ إلى مَنزِلِهِ (الإرشاد : ج ۲ ص ۱۱۴) .

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 314761
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به