۶۰۱.الأمالى ، صدوقـ به نقل از دربان عبيد اللّه بن زياد ـ: ابن زياد ، فرمان داد كه على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام را در بند كنند و همراه زنان و اسيران به زندان ببرند . من با آنان بودم و از كوچه اى نگذشتيم ، مگر اين كه آن را پُر از مرد و زنى يافتيم كه بر صورت خود مى زدند و مى گريستند . آنان را در زندان افكندند و در را بر آنان بستند . ۱
6 / 13
شهيد شدن دو نوجوان از خاندان پيامبر صلّي الله عليه و آله
۶۰۲.تاريخ الطبرىـ به نقل از سعد بن عبيده ـ: دو نوجوان از پسران عبد اللّه بن جعفر يا پسران پسر عبد اللّه بن جعفر رفتند و نزد مردى از قبيله طى آمدند و به او پناه بردند . او گردن آن دو را زد و سرهايشان را نزد ابن زياد آورد .
ابن زياد ، تصميم گرفت گردنش را بزند و فرمان داد تا خانه اش را ويران كنند . ۲
نكته
بيشتر منابع تاريخى ، كودكان يادشده را فرزندان يا نوادگان عبد اللّه بن جعفر مى دانند و تنها در امالى صدوق ، با سندى ضعيف ، آنان به مسلم بن عقيل عليه السلام نسبت داده شده اند .
گفتنى است كه گزارش هاى صدوق و خوارزمى ، ۳ علاوه بر ضعف سند ، به داستان سرايى شبيه ترند. بنا بر اين ، متن آنها نيز ضعيف ارزيابى مى گردد .
1.أمَرَ [ابنُ زِيادٍ] بِعَلِيِّ بنِ الحُسَينِ عليه السلام فَغُلَّ وحُمِلَ مَعَ النِّسوَةِ وَالسَّبايا إلَى السِّجنِ ، وكُنتُ مَعَهُم ، فَما مَرَرنا بِزُقاقٍ إلّا وَجَدناهُ مُلِئَ رِجالاً ونِساءً ، يَضرِبونَ وُجوهَهُم ويَبكونَ . فَحُبِسوا في سِجنٍ وطُبِّقَ عَلَيهِم (الأمالي للصدوق : ص ۲۲۹ الرقم ۲۴۲ ، روضة الواعظين : ص ۲۱۰) .
2.فَانطَلَقَ غُلامانِ مِنهُم لِعَبدِ اللّه ِ بنِ جَعفَرٍ ـ أوِ ابنِ ابنِ جَعفَرٍـ فَأَتَيا رَجُلاً مِن طَيِّئٍ فَلَجَآ إلَيهِ فَضَرَبَ أعناقَهُما وجاءَ بِرُؤوسِهِما حَتّى وَضَعَهُما بَينَ يَدَيِ ابنِ زِيادٍ ، قالَ فَهَمَّ بِضَربِ عُنُقِهِ وأمَرَ بِدارِهِ فَهُدِّمَت (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۹۳ ، بغية الطلب فى تاريخ حلب : ج ۶ ص ۲۶۳۹) .
3.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى (ج ۲ ص ۴۹) ماجرايى نزديك به الأمالى صدوق مى آورد با اين تفاوت كه كودكان را فرزندان جعفر طيار معرفى مى كند كه از اين جهت با قول مشهور ، هماهنگ است .