723
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

ب ـ عدم بازگشت اهل بيت امام عليه السلام به كربلا در اربعين اوّل

سيّد ابن طاووس قدس سره بازگشت اهل بيتِ سيّد الشهدا عليه السلام را در اربعين اوّل ، مستبعد مى داند ؛ ولى منكر اصل بازگشت آنها به كربلا نيست . متن عبارت ايشان ، اين است :
در مصباح المتهجّد ديدم كه خانواده امام حسين عليه السلام ، در روز بيستم صفر ، به همراه مولايمان امام سجّاد عليه السلام وارد مدينه شدند ۱ و در غير اين كتاب ، آمده كه آنان در بازگشت از شام ، روز بيستم صفر به كربلا رسيدند و اين هر دو قول ، بعيد است ؛ زيرا عبيد اللّه بن زياد ـ كه لعنت خدا بر او باد ـ به يزيد ، نامه نوشت و حادثه كربلا را برايش گزارش كرد و از وى اجازه خواست كه خاندان امام حسين عليه السلام را بفرستد ، و تا جواب يزيد نرسيد ، اقدامى صورت نداد و اين كار ، به حدود بيست روز يا بيشتر ، وقت نياز دارد .
و نيز روايت شده كه وقتى كاروان اسيران را به شام بردند ، آنها در دمشق به مدّت يك ماه در جايى ماندند كه از گرما و سرما ، در امان نبودند و صورت قضيّه ، مقتضى است كه اهل بيت ، تا رسيدن به عراق يا مدينه ، بيش از چهل روز از زمان شهادت، تأخير داشته اند . پس عبورشان از كربلا در بازگشت (از شام) ، شدنى است ؛ ولى در بيستم صفر نمى توانند رسيده باشند . ۲
با تأمّل در اين سخن ، روشن مى شود كه ميان كلام سيّد ابن طاووس در اين جا با آنچه در كتاب الملهوف نقل كرده كه خاندان امام حسين عليه السلام در بازگشت از شام ، از كربلا عبور كرده اند ، تعارضى وجود ندارد .
آنچه ايشان بعيد مى داند ، رسيدن اهل بيت امام عليه السلام در اربعين سال 61 هجرى (اربعين اوّل) به كربلاست ، نه مطلقِ عبور آنها از آن جا . بنا بر اين ، آنچه گفته شده كه سيّد ابن طاووس در كتاب الإقبال از سخن خود در الملهوف عدول كرده ، ۳ صحيح نيست و ناشى از عدم تأمّل در كلام ايشان است .

1.مصباح المتهجّد : ص ۷۸۷ .

2.الإقبال : ج ۳ ص ۱۰۰ .

3.حماسه حسينى : ج ۱ ص ۳۰، منتهى الآمال : ص ۴۸۱.


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
722

بر باز نگشتن اهل بيت امام عليهم السلام به كربلا ، مى گويد :
بر هر ناظرى در كتب مقاتل ، مخفى نيست كه بعد از ندامت ظاهرى رِجس پليد يزيد و عذر خواستن و مخيّر نمودنْ آل اللّه را بين ماندن در شام و برگشتن به وطن اصلى (مدينه طيّبه) و اختيار كردن ايشان ، مراجعت را ، در اين كه به عزم مدينه از شام بيرون رفتند و از عراق و كربلا ، ذكرى در آن جا نبود و بنا به رفتن آن صوب نبود و راه شام به عراق ، از خودِ شام، از راه حجازْ جدا مى شود و قدر مشتركى ندارند ، چنان كه از متردّدين شنيده شده و از اختلاف طول اين سه بَلَد با يكديگر معلوم مى شود . پس هر كه خواهد از شام به عراق رود ، از آن جا عازم و به خطّ عراق ، خواهد سير كرد و اگر اهل بيت [امام عليه السلام ] از آن جا به اين عزم بيرون آمدند ـ چنان كه ظاهر عبارت لهوف است ـ ، بى اطّلاعِ آن خبيث و بى اذن او ، هرگز براى ايشان ، ميسّر نبوده و نشود و در آن مجالس ، ذكرى از اين عزم نشود. و ظاهر است كه در سير به عراق ، جز زيارت تربت مقدّسه ، مقصدى نداشتند و گمان نمى رود با آن خُبث شريره يزيد و پليدىِ فطرتش ، اگر اظهار مى كردند و اذن مى خواستند ، راضى شود و اذن دهد و مصارف سفر را دو چندان كند ، با آن دنائتِ طبع و بى حيايى كه دويست دينار دهد و بگويد : اين ، به عوضِ آنچه از شما رفته ! به هر حال ، اين استبعادى است كه بالمَرّه ، وثوق را از كلام آن راوىِ مجهول كه در لهوف از او نقل كرده ـ و البتّه يكى از اهل سِيَر و تواريخ است ـ ، مى بَرَد و چون منضم شود به آن ، شواهد مقدّمه ، اساس اين احتمال از اصل ، خراب خواهد شد و با اين حال ، اخبار جزمى روضه خوانان به وقوع اين واقعه به مجرّد كلام مذكور ، كاشف از نهايت جهل و تجرّى است و كاش به همان چند سطر لهوف يا مقتل ابى مِخنَف ، قناعت مى كردند و آن را مانند ريشه درخت در زمين شورزار قلب ويران نمى كاشتند . آن گاه اين همه شاخه و برگ از او نمى رويانيدند . پس از آن ، اين همه ميوه هاى گوناگونِ اكاذيب از آن نمى چيدند و از زبان حجّت بالغه خداوند ، حضرت سجّاد عليه السلام ، اين همه دروغ در وقت ملاقات خيالى با جابر ، نقل نمى نمودند ... . ۱

1.لؤلؤ و مرجان : ص ۱۶۱ ـ ۱۶۲ .

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 314774
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به